استارت آپ یعنی چی و معنای آن چیست ؟ این واژه این روزها زیاد به گوش می رسد و تحولات بزرگی را در توسعه کسب و کارهای نوین ایجاد کرده است . با ما همراه باشید تا بیشتر بدانید
استارت آپ چیست؟
در حوزه کسب و کار ، کلمه استارت آپ را در چند سال اخیر بیش از هر کلمه دیگری شنیدهایم. اما معنی دقیق و درست استارت آپ چیست؟ در ادامه مقاله سعی میکنیم استارت آپ را تعریف کنیم :
به گزارش زومیت ؛ استارت آپ واژهای است که در سالهای اخیر در اخبار دنیای فناوری به کرات شاهد استفاده از آن در توصیف شرکتهای نوپایی هستیم که راهکارهای جدیدی را برای حل مشکلات و مسائل موجود در دنیای فناوری مطرح میکنند. به طور قطع منشا این واژه در سن فرانسیسکو و درهی سیلیکون نهفته است. اما استارت آپ چیست و به چه شرکتهایی استارت آپ اطلاق میشود؟
نیل بلومنتال، موسس و مدیرعامل شرکت واربی پارکر (Warby Parker) استارت آپ را این چنین تعریف میکند:
استارت آپ یک شرکت نوپا است که که راهحلی نوین را برای یک مساله ارائه میکند؛ در حالی که تضمینی برای موفقیت شرکت از شیوه راه حل ارائه شده وجود ندارد.
بسیاری استارت آپ را فرهنگ نوینی برای اندیشههای نو و خلافیت برفراز ایدههای موجود میدانند که هدف از آن برطرف کردن مشکلات موجود در نقاط کلیدی است که به عنوان پاشنهی آشیل راهحلهای موجود شناخته می شوند.
آدورا چئونگ، موسس و مدیرعامل شرکت هومجوی (Homejoy) که یکی از استارتآپهای مطرح ایالات متحده در سال ۲۰۱۳ بوده، در تعریف استارت آپ این مفهوم را با عنوان پنجره ی ذهن رو به آینده خوانده است. وی در این خصوص چنین اظهار نظر کرده است:
تاسیس یا پیوستن به یک استارت آپ به معنای یک تصمیم جدی برای جدا شدن از شرایط ایدهآل و پایدار به منظور دستیابی به رشد برقآسا و تلاش برای ایجاد موجی از تغییرات در مدت زمان کوتاه است.
براساس تعریف Merriam-Webster استارت آپ به این معنی است:
عمل یا مجموعهای از کارها به منظور یک حرکت جدید و یک شرکت یا کسب و کار نوپا
فرهنگ واژگان انگلیسی آمریکن هریتیج نیز استارت آپ را تعریف کرده:
یک کسب و کار یا تعهدی که به تازگی آغاز به فعالیت کرده است.
ویکیپدیا نیز استارت آپ را یک تجارت نوپا در قالب یک شرکت، شراکت یا سازمان موقت تعریف میکند که در پی ایجاد و راهاندازی یک مدل تجاری جدید در زمینهی خاصی است. ویکیپدیا نیز نوآوری را به عنوان شاخصهی اصلی استارت آپ عنوان کرده و به این نکته اشاره کرده که در باور عمومی، استارتآپها معمولا ماهیتی مرتبط با فناوری دارند؛ اما این موضوع همیشه صحت ندارد. این دایرهالمعارف اینترنتی درونمایهی استارت آپ را در جاه طلبی، نوآوری و تلاش برای رشد در سطح جهانی تعریف کرده است.
با توجه به تعاریف ارائه شده میتوان به روشنی دید که تاسیس استارت آپ نیاز به برقراری قوانین خاصی ندارد؛ حال آنکه درآمد، سود و تعداد کارکنان همواره در شرکتهای بزرگ تغییر کرده و نگرانیی این مسائل را نیز دارند. استارت آپ فارغ از مسائلی که شرکتهای بزرگ با آن دست به گریبان هستند، فقط در زمینهی کاری خود مشغول به کار است.
از نظر پول گراهام، مدیرعامل شرکت Y Combinator که یک سرمایهگذار در زمینهی شتاب بخشیدن به رشد استارت آپها است، یک شرکت با قدمت پنج ساله را نیز میتوان یک استارت خواند؛ اما یک شرکت ۱۰ ساله تقریبا در حال دگردیسی و گسترش است.
با بررسی تولد و فعالیت استارتآپها در سالهای اخیر میتوان به جرات گفت که به صورت میانگین عمر استارتآپ ها تقریبا سه سال است و این شرکتهای نوپا پس از سه سال دیگر یک استارت آپ شناخته نمیشوند. دلایل متعددی برای پایان دوران سه سالهی شناخته شدن به عنوان استارت آپ مطرح است که از جملهی آن میتوان به تصاحب شدن توسط سایر شرکتهای بزرگ، افزایش تعداد دفاتر به بیش از یک مرکز، افزایش درآمد به بیش از ۲۰ میلیون دلار، افزایش تعداد کارکنان به بیش از ۸۰ نفر و افزایش تعداد اعضای اصلی به بیش از پنج نفر یا فروش سهم اعضای اصلی اشاره کرد. در واقع میتوان در یک جملهی ساده رسیدن استارت آپ به سودآوری را پایانی برای شناخته شدن آن به عنوان یک استارت آپ موفق خواند.
در واقع فاکتور اصلی یک استارت آپ را باید توانایی آن برای رشد بدانیم. گراهام، استارت آپ را یک شرکت تعریف میکند که ساختار آن برای رشد سریع معماری شده است. در واقع تمرکز برای رشد، فارغ از فاکتورهایی نظیر جغرافیایی است که اعضای استارت آپ آن را تاسیس کردهاند؛ از اینرو استارت آپها را باید از کسب و کارهای کوچک جدا کرد. یک رستوران جدید در یک شهر را نباید به عنوان یک استارت آپ بشناسیم.
مفهوم استارت آپ با صنعت فناوری در هم تنیده شده و ریشههای استارت آپ با فناوری در هم گره خورده است
در سالهای اخیر، در فرهنگ عامیانه، مفهوم استارت آپ با صنعت فناوری در هم تنیده شده و ریشههای استارت آپ با فناوری در هم گره خورده است. برای مثال میتوان به اوبر (Uber) اشاره کرد که در زمینهی پیوند صنعت فناوری با حمل و نقل فعالیت میکند. آیا این شرکت که هماکنون موفق شده با داشتن ارزشی ۳.۵ میلیارد دلاری، سرمایهای ۳۰۷ میلیون دلاری را جذب میکند، میتوان یک استارت آپ به شمار آورد؟ به طور حتم پاسخ این سوال منفی است. اوبر در حال حاضر تبدیل به یک شرکت چند ملیتی در زمینهی حمل و نقل شده که براساس برآوردهای انجام شده درآمدی ۲۱۳ میلیون دلاری کسب خواهد کرد. از جملهی سایر مثالهایی که در این باب میتوان به آن اشاره کرد، آکیولس است. این استارت آپ با معرفی واقعیت مجازی در قالب هدستهایی که با اتصال به کامپیوتر میتوانند تجربهی جدیدی را برای کاربران به ارمغان بیاورند، در طول چند سال پیشرفت خارقالعادهای را شاهد بود و در نهایت نیز این شرکت به زیر پرچم فیسبوک رفت که خود زمانی یک استارت آپ به شمار میرفت. استارتآپها برای پرورش فناوریهای خود از تکنولوژیهای متعددی استفاده میکنند؛ در این بین در دسترس بودن فناوری یا محصولات خود این شرکتها نیز عامل مهمی در موفقیت و رشد یک شرکت است. برای مثال در کشور آمریکا به واسطهی آمارهای منتشر شده که نشان از دسترسی ۹۸ از درصد از مردم به اینترنت دارد، موفقیت فناوریها و محصولات مبتنی بر اینترنت، تا حدودی تضمین شده است. زمانی که یک استارت آپ به اندازهای رشد کند که درآمد آن به چندین میلیون دلار برسد، دیگر باید دوران استارت آپ بودن این شرکت را رو به اتمام خواند.
در لیست جالبترین استارت آپها که هر سال که در آمریکا گردآوری میشود، میتوان شرکتهای دیگری را دید که در زمینهی املاک فعالیت میکنند. همچنین باید به استارت آپهای غیرانتفاعی نیز اشاره کرد که به دلیل استفاده از فناوریهای پیشرفته در خدمات خود، از عنوان استارت آپ برای تعریف خود استفاده میکنند. برای قرار گرفتن در میان شرکتهایی که خود را استارت آپ میخوانند، باید فناوری نوینی را معرفی کرد که رویکردی آیندهنگرانه نیز دارد. استفاده از عنوان استارت آپ میتواند در زمان استخدام به یاری این شرکتهای نوپا بیاید.
البته خود موسسان استارت آپها، فاکتور خاصی را برای تعریف یک شرکت به عنوان استارت آپ رد میکنند.
راسل دسوزا، موسس استارت آپ سیتگیک (SeatGeek) که در زمینهی جستجوی بلیط به صورت اینترنتی فعالیت میکند، در این خصوص این چنین اظهار نظر میکند:
زمانی که موسسان و افراد در حال کار در یک استارت آپ احساس انجام یک کار خلاقانه و تاثیرگذار روی جامعه را از دست دادند، نمیتوان از عنوان استارت آپ برای تعریف یک شرکت استفاده کرد. القای احساس نوآوری و فرهنگ پویای توسعه و پیشرفت در شرکت با اضافه شدن نفرات جدید و همچنین گذشت چند سال از زمان تاسیس شرکت بسیار سخت به نظر میرسد.
بسیاری از موسسان رفتن زیر پرچم شرکتهای بزرگتر را نیز به عنوان زمانی برای پایان عمر یک استارت آپ، قبول نمیکنند. البته باید به این موضوع اشاره کرد که شرایط خرید استارت آپها توسط شرکتهای مختلف نیز متفاوت است. همچنین در صورتی که یک شرکت وارد تالار بورس شده و سهام آن به صورت گسترده در اختیار افراد قرار گیرد، نمیتوان دیگر این شرکت را بهعنوان یک استارت آپ شناسایی کرد.
در یک تعریف کلی میتوان استارت آپ را به مجموعهای تعمیم داد که درآمدی کمتر از ۲۰ میلیون دلار داشته و تعداد کارکنان آن نیز کمتر از ۸۰ نفر باشد
اما در یک تعریف کلی میتوان استارت آپ را به مجموعهای تعمیم داد که درآمدی کمتر از ۲۰ میلیون دلار داشته و تعداد کارکنان آن نیز کمتر از ۸۰ نفر باشد. همچنین باید به خصوصیات موسس استارت آپ نیز اشاره کرد. در صورتی که فردی با هدف تبدیل شدن به یک شرکت بزرگ در سطح کشوری یا جهانی اقدام به تاسیس شرکت خود کند، مجموعهی زیر نظر وی را میتوان استارت آپ و وی را موسس استارت آپ خواند.
در کشورمان نیز این روزها شاهد ظهور استارت آپهای متعددی هستیم. حتی شرکتهایی نیز وجود دارند که در صورت مقبول بودن طرح و آنچه که استارت آپ در پی رسیدن به آن است، درصدد حمایت از این کسب و کار برمیآیند. با یک گشت و گذار ساده در اینترنت میتوان نمونههای موفق استارت آپهای داخلی را نیز مشاهده کرد. توسعهی یک ایده و راهاندازی یک استارت آپ پیش از داشتن ایده و ابزار، نیازمند خودباوری است. در صورتی که شما نیز ایدهای دارید، میتوانید با سنجش تمام جوانب، استارت آپ خود را راهاندازی کرده و به عنوان یک کارآفرین شناخته شوید. کشورمان ایران در بسیاری از زمینهها مکان بکری برای راهاندازی و ارائهی سرویسهای مختلف است.
نظر شما در این خصوص چیست؟