ناگهان همه چیز به طرز پیش بینی نشده ای خراب می شود. چراغ های نئون حالتی تهاجمی می یابند و گازهایی که از اگزوز ماشین ها خارج می شود خفه کننده و کشنده به نظر می رسد.
تعداد ضربان قلب افزایش یافته و تنفس متوقف می شود. گاهی اوقات حتی تا حد از دست دادن هوشیاری به پیش می رود. البته زندگی ادامه خواهد یافت اما از این به بعد ورود به تونل، آسانسور یا هر فضای بسته، غیرممکن خواهد بود… ترس از عنکبوت، سوسک، هواپیما، آتش، دندانپزشک و…
امروزه روانکاوان ترس ها را به طرق مختلف طبقه بندی می کنند ترس از فضای بسته، فضاهای بزرگ ترس اجتماعی مثل ترس از صحبت کردن در جمع، ترس از خجالت کشیدن، ترس از تلفن، غذاخوردن در جمع…
برای رفع ترس راهکارها و روش های تاثیرگذار بسیار زیادی وجود دارد که در این مطلب با برخی از آن ها آشنا می شویم.
یکی از نیازهای اساسی انسان احساس امنیت است. او برای رشد و تعالی به این امنیت نیاز دارد و گاهی اوقات ترسهای مهار نشدهای وجودش را فرامیگیرد که نمیتواند زندگی خوب و متعادلی داشته باشد. در این مطلب چند راهحل ساده برای مهار ترس ارائه شده است.
روش های موثر برای از بین بردن ترس و غلبه بر آن
۱ـ بودن در کنار افراد مثبتاندیش
تردیدی نیست که دنیا پر از موضوعات ترسناک است، اما همیشه افراد خوب هم وجود دارند؛ کسانی که میتوانند دیگران را با انرژیهای مثبت وجودشان سیراب کنند. وقتی کنار این گونه افراد باشیم معمولا احساس شادتری داریم.
بنابراین تا جایی که میتوانید با کسانی همنشینی کنید که شما را به داشتن تجربههای زیبا تشویق میکنند. پیامهای مثبتی که از آنها دریافت میکنید، در زندگیتان به کار ببرید. این انرژیهای مثبت، صدای ترس درون وجودتان را خفه کرده و هرگز به آن اجازه نمیدهد با انتقادهای آزاردهندهاش، شما را بترساند.
۲ـ درک ترس
بپذیرید که ترس فقط یک احساس است. ممکن است در زندگی افراد اتفاقهای خیلی بدی رخ دهد، اما یادتان باشد که این اتفاقها قرار نیست برای همه رخ دهد. وقتی به موضوع نگرانکنندهای فکر میکنید به احساستان در مورد آن توجه کنید. گاهی مواقع نسبت به موضوعی نگاهی افراطی دارید و بی خود و بی جهت به ترستان دامن میزنید. به موضوعات دور و برتان دید اغراقآمیز نداشته باشید تا روح و ذهنتان بیجهت مشوش نشود.
۳ـ مدیتیشن و دعا
هرروز زمانی را اختصاص دهید و افکارتان را به سمت زمان حال و وجود خود معطوف کنید. با این تمرین یاد میگیرید نگرانیهای بیموردتان درباره آینده و ناراحتیهای احتمالی از تجربههای گذشته را به فراموشی بسپارید و بیدلیل ترس و دلهره به جان خود نیندازید.
افرادی که با خالق خود ارتباط قوی و محکم دارند، میتوانند با ایمانشان و دعا و نیایش به احساس آرامش مناسبی دست پیدا کنند. وقتی تصور کنید که خالق هستی به شما و زندگیتان توجه دارد، با کمک این نیروی برتر میتوانید به آرامش برسید. تحقیقات نشان داده است که مدیتیشن و دعا هردو به یک اندازه انسان را از ترس و نگرانی رها میکنند.
۴ـ لذت بردن از لحظههای شاد زندگی
لحظات شاد زندگیتان را یادداشت کنید. هرروز چند دقیقه را به نوشتن خاطرات این لحظههای شاد و همچنین برنامههایی که برای آینده دارید، اختصاص دهید. با این کار میتوانید ساختارهای مغزتان را به سمت مثبتاندیشی تغییر دهید.
در حقیقت طبیعت مغزمان به گونهای است که برای حفاظت از ما دائم مراقب جنبههای منفی زندگی و محیط اطرافمان است و خواه ناخواه به سمت افکار منفی کشیده میشویم، اما وقتی لحظات و خاطرات خوب خود را یادداشت کنیم میتوانیم آن بخش از سیستم عصبی مغزمان را که مسئول پردازش افکار مثبت است، تقویت کرده و آن را وادار کنیم به موضوعات شاد و مثبت توجه کند.
۵ـ هر روز یک جشن
لازم نیست یک اتفاق فوقالعاده در زندگیتان رخ دهد تا برایش جشن بگیرید. میتوانید به کوچکترین موفقیتهایتان نیز توجه کرده و برای آنها جشن بگیرید. حتی در حد درست کردن غذایی که همیشه دوستش دارید. در ضمن میتوانید عضو فعالی در اجتماعتان بوده و با دیگران معاشرت داشته باشید و از کسانی که موجب شادیتان میشوند قدردانی کنید.
۶ ـ لبخند
خندیدن یا لبخندی ساده زدن موجب یک سری واکنشهای ماهیچهای و هورمونی در بدن میشود که میتواند روحیه فرد را بسیار بالا ببرد. وقتی دائم لبخند بر لب داشته باشید احساسات منفی برای ماندگاری در وجودتان مجبور است بسیار تلاش کند و معمولا هم به موفقیت چشمگیری دست پیدا نمیکند.
با خندیدن سیستم ایمنی بدن قوی میشود. پس همین الان لبخند بزنید. این کار واقعا حالتان را خوب میکند.
۷ـ حواس پرتی
هرقدر به افکار منفی و ترسناک فکر کنید و برایش انرژی بگذارید، قدرتشان بیشتر میشود و میتواند افکار مثبت را از میدان به در کند. بنابراین هرگاه موضوعات نگرانکننده راهشان را به وجودتان پیدا کردند، کاری کنید که حواستان معطوف به چیز دیگری شود. مثلا به پیادهروی بروید، زمانی را با دوستان، خانواده یا همسایهتان بگذرانید. با این روش میتوانید جلوی افکار نگرانکننده را بگیرید.
۸ـ قدرت روحی
دنیا مکانی امن نیست و همیشه چیزهایی برای ترسیدن وجود دارد اما قرار نیست با ترس زندگی کنیم؛ بنابراین با شناختن ترسهایتان به جنگ آنها رفته و اجازه ندهید ترس، روح و روانتان را تضعیف کند.
منبع:دلگرم
با سلام و خسته نباشید خدمت شما
مطلب واقعا مناسب و مفیدی بود بسیار استفاده کردم، همه ماها از یک موضوعاتی در زندگیمون می ترسیم اما اشکال نداره، ترس ممکنه از یک اتفاق ناخوشایند در کودکی در ما به وجود بیاد و تا سنین بالا ادامه پیدا کنه اگر با اون مقابله نکنیم. به نظرم جدا از این مسائل موقعی که ترس میاد سراغ آدم باید رفت تو دل ترس، ترس چیزی به جز یک احساس نیست و اگر افسار این احساس رو آزاد کنیم ما رو به بی راهه خواهد برد..
باز هم تشکر می کنم از مطلب مفید و عالی شما
شاد باشید.
سلام من وقتی یه سرایط خطرناکی رخ میده به صورت ناخوداگاه قلبم سریع میزنه مغزم خالی میکنه کف دستم عرق میکنه و نمیتونم از خودم و حقم دفاع کنم وبدتر ازاون خاطرلتش دیونم میکنه لطفا اگه راه درمانی بلد هستید بهم بگید
عااااالی بود
ادم خوبه که به جاهایی کنار بکشه شما به این مگید ترس ولی ترس نیست من خودم یه سری جاها خودمو کنار میکشم و بعضیا اینو ترس میدونن هرکس باید یه جاهایی بترسه همیشه ادم های ترسو موفق تر هستند دعوا و این چیزا به ترس نیست به بچه ۲ ساله هم چاقو بدی ادم میکشه کسی که مرد باشه نترس هست نه یه مشته بلا نسبت به حساب گ.. لات
واسه اینکه بتونی با ترس مقابله کنی تو هر کاری باید اراده قوی داشته باشی و برای اولین بار دلتو به دریا بزنی . اعتماد به نفس قوی و تصمیم مصمم داشتن باعث میشه که دیگه ترس نداشته باشی
من به شدت ترسو هستم و درون گرا وبه طور عجیبی کمرو هستم آیا درمان وجود داره ؟
من فقط از شب از عروسک خییلی خیلی میترسم چیکار کنم ولی مطلب عالی بود!!!! ممنون
من تو ی مدرسه واسه اینکه تنها نباشمو دیده بشم همه رو میخاستم بخندونم و خیلی حرکات عجیب میکردم، سال اول دبیرستان، و بعدش همه روم عیب گزاشتن و پشت سرم هزاران بار حرف زدن، مدرسمو عوض کردم گفتم بهتر شه یبار یکی اتفاقی دوسته یکی از بچه ها هم بود باز با خنده بهم نگا کردو بدترین کلماتو گفتو منم فقط قایم شدم، اینقد میترسیدم از مسخره شدن اخرشم همه هزاران نفر همه جوره مسخرم کردن، مخصوصا اینکه روم عیب میزاشتن، ول کن هم نبودن، الان ک ۱۲ سال میگذره اتفاق خاصی نیست. ولی این خونه نشینیو ، اون خاطرات گند همراهمه و داره نابودم میکنه، یکی راهنماییم کنه،
بنظر من ترس فقط یه کلمست اگر کلمه رو باور کنی واقعی میشه اگرم نه خب وجود نداره و نترس بودن هم جنبه ی ژنتیکی هم داره .اما مطالب در مورد نترس بودن عالی بود
ممنون از نویسنده ی گل
کمال تشکرواقعا افسردگی دیونم کرده بود مطالب عالی ومفیدمرسی از نویسنده مطالب
من نمیدونم چرا با این سن و سالم(دوم دبیرستان)فکر های منفی دارم.مثلا جن و زامبی و این جور چیزا??!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام و درود برشما
من وقتی میخوام صحبت کنم تو جمع خیلی میترسم.استرس هم سراغ ام میاد و گاهی کلا رشته کلام از دستم در میره و نمیدونم چی میگم.کلا حرف زدن بلد نیستم.
لطفا به ایمیل ام جواب بدید و راهکار بهم بدید. با تشکر
با سلام من کلاس اول دبیرستانم اما با این سن و سالم نمیتونم از خودم دفاع کنم و ردیف اول کلاس میشینم و همه بچه ها بی ادبن و فقط منو اذیت میکنن دلیلش چیه
ببین دوست عزیز اولین کسی که مصخرت کرد و تو رو عضیت کرد یا بهت بد و بیراه گفت باهاش مقابله کن بزار بزنی یل کتک بخوری مهم نیس اگه کسی چیزیت گفت باهاش دعوا کن دیگه بقیه درس ابرت میگیرن
باو این چرتا چیه دیگخ من خودم لات محلمم..با این که دخترم همه پسرا میترسن ازم..همیشه ام یه پنجه بکس یا چاقو جیبی همرامه..اگرم جایی از قبل قرار داشته باشم با قهمه میرم..
توی تهران اگر خواستید کسی و بزنید من هستم
سرم درد میکنه واس دعوا…دختر پسرشم فرق نداره
سلام من شبا وقتی هوا تاریکه حس ترس سراغم میاد خودبخود میترسم خصوصا وقتی تنها میشم همش فک میکنم کسی دوروبرمه همش منتظر یه اتفاقی هستم که ممکنه الان بیفته ارامشو واقعا ازم گرفته اگه میتونین بهم کمک کنین واقعا خسته شدم دیگه
سلام داداش هیچ چیز ارزش ترسیدن رو نداره ما یکبار تو زندگی میمیریم قرار نیست هر چیزی ازش بترسیم اون آدم های ترسو ادم های با هوشی هستن چون جلوه سازی میکنن ی آزمایش نشون داد ی کوسه داخل یک استخری بود ی شیشه گذاشته بودن وسط استخر و پشت شیشه گوشت بود کوسه بارها امتحان کرد هر بار ب شیشه میخورد برمی گشت بعد ی مدت شیشه رو برداشتن کوسه دقیقا تا جایی میومد و برمیگشت ک شیشه بود و هیچ وقت نفهمید دیگه چیزی نیست برای سد راه شدن
بزرگ ترین گناه ترس است
دوستان قطعا همه ما ترسهایی برای خودمان داریم مثلا خود من امروز یک دعوایی وحشتناک داشتم که اگر میترسیدم یا جا میزدم کار تمام بود اما با غلبه باترس موفق شدم.
…..
من از مردن میترسم البته نه از مردن بلکه از الکی بخاطر هیچو پوچ بمیرم مثلا من سوار هواپیما نمیشم یا میترسم زیر عمل بمیرم یا از ما بهترون بیان البته خیلی سعی کردم نترسم حتی قبلا از اب هم میترسیدم که الان میرم استخر یا از سگ میترسیدم که الان دیگه نمیترسم زیاد چون سعی کردم نترسم از سوسکو موجودات دیگم سعی کردم نترسم تا حدودی تونستم شجاع بشم از دعوا هم میترسیدم اما ورزش رزمی میرم ترسم خیلی کمتر شده چکار کنم شجاعتر بشم ازینکه این مطلبو مینویسمم خجالت میکشم میترسم دوستام بخونن مسخرم کنن چون من ادمه قددی خودمو نشون میدم و شجاع
من فکر میکنم قدرت بدنی لازم برای دفاع ازخود و خانوادم رو داشته باشم ولی همیشه ازین میترسم که اتفاقی جلوی چشمانم برای فرزند و همسرم بیفتد و به خاطر بزدلی من ، نتوانم از آنها دفاع کنم و یک عمر پشیمونی رو باخودم حمل کنم
چکارکنم؟ راهنماییم کنین لطفا
دقیقا مشکل منم همینه
من افکار منفی را دوست دارم زیرا واقعی هستند .
واقعاخوشم اومدازصحبت هاتون ممنون عالی دست گلتون دردنکنه
خوب بود .اره از نظر من بهترین راه اینه که نترسیم و با ترس مبارزه کنیم و جرعت بدهیم به خودمون که جلوی خیلی چیزا بایستیم
نوچ نوچ
دم شما گرم مفید بود