چرا هیچکس منو دوست نداره؟

چرا هیشکی منو دوست نداره چرا هیچ دختری منو دوست نداره چرا هیچ پسری منو دوست نداره چرا دوست پسرم دوستم نداره چرا دخترا منو دوست ندارن

 

آیا مدام این جمله را در ذهن خود تکرار می کنید که کسی شما را دوست ندارد؟ آیا احساس پوچی می کنید ؟ آیا احساس می کنید در این دنیا تنها هستید ?اگر در ذهن خود مدام این جمله را تکرار می کنید : ” من به درد هیچ کاری نمی خورم ، برای همینکسی مرا دوست ندارد ” ، ” چرا کسی مرا دوست ندارد ” آیا مدام خود را با موفقیت های هم سن و سالان تان مقایسه می کنید ؟ آیا می دانید در پس این جمله : ” کسی مرا دوست ندارد ” یک ضعف بزرگ نهفته است در ابتدا خبر از این موضوع می دهد که شما اعتماد به نفس پائینی دارید که با هر برخورد و یا سخنی نا امید می شود . شما هر بار که این جمله را در ذهن خود تکرار می کنید :” او مرا دوست ندارد” یا اینکه ” من برای کسی اهمیت ندارم ” تبعات منفی بسیاری بر روی ذهن شما دارد.


فراموش نکنید سایرین شما را از روی برخورد ظاهری تان می شناسند ، از حالت روحی ، فکری و ذهنی تان . اگر هنگامی که به شخص دیگری می رسید بگوئید تنها هستم یا اینکه کسی مرا دوست ندارد ، صحبت های شما افکار منفی را به فرد مقابل القا می کند و مطمئن باشید کسانی که با شما در ارتباط هستند به سادگی این موضوع را درک می کنند و با خود می گویند حتما او یک عیبی دارد که کسی او را دوست ندارد و از او دوری می کنند و او هم از شما دوری می کند .

هر شخص اشتباهات و کیفیت های مخصوص به خود را دارد که او را تبدیل به فردی واحد می کند .

چرا خود را باور ندارید ؟ آیا می دانید بسیاری از افرادی که حتی مقام، تحصیلات و یا خیلی از امتیازات شما را ندارند به دلیل اینکه خود باوریشان بالاتر می باشدبه سادگی موفق می شوند.

اگر این موضوع تا این حد برای شما مهم است باید گفت که بزرگترین اشتباه زندگی تان را مرتکب شده اید . زیرا این احساس زجر آور است و اینکه مفید نیستید و کسی شما را دوست ندارد به شدت مخرب استبرای رهایی از این حس باید اعتماد به نفس خود را تقویت کنید .

اگر با کمبود اعتماد به نفس به دلیل شکل ظاهریتان ، شرایط مالی ، خانوادگی و … مواجه هستید ، این موضوع را فراموش کنید .

به باورهای مثبت و افکار سازنده فکر کنید تا اتفاقات خوب برای تان پیش آید و در غیر این صورت نیروهای منفی را جذب می کنید و به همان صورت در زندگی تان بازخورد پیدا می کند . مطمئن باشید هزاران نفر در این دنیا و یا حتی در شهری که شما زندگی می کنید با این مشکلات سر به گریبان هستند فقط به دلیل اینکه خود را باور دارند می توانند با تمام مشکلاتشان کنار بیایند و مشکلات را از سر راه خود بردارند .

برگرفته از سایت سیمرغ

298 نظر

  1. ی بنده ی خدا

    احساس میکنم هیشکی دوسم نداره
    مامانم توی ظاهر جوری نشون میده انگار دوسم داره ولی میدونم اون از اینکه من دخترشم خجالت میکشه چون من هیچوقت توی جمع نمیشینم همیشه توی خودمم 🙂
    دوستام دوسم ندارن ، خانواده ام دوسم ندارن و…
    احساس میکنم هرچی به یکی محبت میکنم طرف بجا اینکه دوسم داشته باشه ازم بدش میاد
    خب! میگن دیگه اگه میخای یکی ازت بدش بیاد فقط دوسش داشته باش…!
    چندین بار به خودکشی فکر کردم ولی فقط بخاطر اینکه شاید یه روزی یه کسی دوسم داشته باشه زندگی میکنم
    خسته شدم از اینکه هرشب با آرزوی مرگ خوابیدم و صب با نفرت بیدار شدم
    من تنها آرزوم تو این دنیا اینه ک یکی فقط دوسم داشته باشه و برام ارزش قائل باشه همین! خدایی خواسته بزرگیه؟:)

  2. من از ۷ سالگی بابام باهام بد بوده الان ۹ سالمه ولی اسلن بهم اهمیت نمیده دیگه اسمم صدا نمی زنه ولی انقدر با بچه فامیل خوبه که منو به یاد نداره

  3. من مهسام کسی ک باباش ازش متنفر بود همیشه کتکش میزد ندام جلو دیگران میرید ب درو پیکرش همیشه تو خونه سره کوچک ترین میز بهش گیر میداد محدودش کرده بود منو واقعا روانی کرده بود من افسردگی گرفتم ی سال قرص خوردم دیگ ب هیچی حس نداشتم هیچی حسی ن استرس ن نگرانی ن خوشالی هیچی تا این آخر ک سره ی بیرون رفتن من بدون اجازه زندگیمون خراب شد همه چی خراب شد بابام میخواس منو بزنه میخواس منو بکشه ولی خب جون سالم ب در بردم اومدیم خونه عموم فک میکردم بعد ی مدت دوری از بابام همه چی تموم میشه ولی داره ب جدایی ختم میشه بابام ب مامانم میگ تورو با طرز فکرت تنها میزارم تا جن..ده پرورش بدی ینی من فردا صبحم قراره برن توافقی طلاق بگیرن بابام فق دنبال بهونه بود من اینو یواشکی از پیامای مامانم خوندم نمیدونم آیندم چی میشه

  4. ی تنهای بدبخت

    سلام…من ی ادم بدبختم،تنها،درونگرا و منزوی ولی راستش هر چی فک میکنم میبینم اونقدرام درونگرا نمیتونم باشم چون ادمای منزوی از جمع فرار میکنن و میخوان تنها باشن ولی من خودم میخوام ت جمع باشم ولی همه باهام سردن و کسی اینجوری بهم اهمیت نمیده و ادم حسابم نمیکنن. من هفده سالمه،سال دیگ دبیرستانم تموم میشه و کنکور دارم ولی هنوز هیچ دوست صمیمی ای ندارم من رشتم ریاضیه و ادمه منطقی ای هم هستم ولی به هر حال هر وقت براشون سود داشته باشم میان سراغم با اینکه قیافم خوبه درسمم خوبه…خیلی دلم شکسته از اتفاقاتی که ت مدرسه برام میفته از تنها بودن،از اینکه همه ت اکیپ های خودشونن و دارن با هم حرف میزنن،درس میخونن و میخندن اونوقت من تنها نشستم و کسی حاضر نیست بیاد سمتم، من اهل صحبتم و حتی خوش اخلاقم هستم شاید از نظر بقیه جذاب نیستم،احساس میکنم بچه های کلاس همه جذابن و وقتی حرف میزنن همه رو ب سمت خودشون میکشونن ولی من نه . خواهش میکنم کمکم کنید

    • منم شرایطم دقیقا مثل توعه منم ۱۷ سالمه منم ریاضی میخونم منم هیچکس آدم حساب نمیکنه .

    • منم دقیقا مثل توام رشتمم ریاضیه سال دیگه تموم میکنم توی کلاس همه بچه ها باهم صحبت میکنن اما من خیلی تنهام هیچ کسیو ندارم یجورایی خودمم نمیتونم برم باهاشون حرف بزنم خیلی خجالت میکشم:)

  5. من خیلی تنهام خانوادم دوسم ندارن رفیقام دوسم ندارن عشقم ولم کرد رفت هیشکس به من اهمیت نمیده به خواسته هام اهمیت نمیده من تنها ترین دختر این شهرم زندگی واسم شده جهنم همش تو گوشیم همش حالم بده سرم گیج میره دلم تنگ میشه سردرد میگیرم من خیلی تنهام همیشه به گریه هام خندیدن هرروز ارزوی مرگ میکنم و باعث و بانیشو هیجوقت نمیبخشم 🙂

  6. چه ربطی به اعتماد به نفس پایین داره ؟! آدم وقتی ببینه کسی نمیخوادش حسه پوچی می‌کنه بیخودی که. نیست تا حالا شده بری توی جمع ولی هیچکسو نداشته باشی یا تا حالا شده مامانت با نفرت زل بزنه تو چشات از ته دلش آرزو کنه خدا از این دنیا نیستت کنه ؟! تا حالا اینارو شنیدی ؟! میدونی شکستن یعنی چیه ما میگیم چرا کسی دوستمون ندارع تو مینویسی اعتماد به نفس پایین ؟! تا حالا شده انقدر تو جمع بگی بخندی همه آرزوی زندگیتو داشته باشن ولی هر شب گریه کنی زار بزنی صدای هق هقتو لای بالشت خفه کنی تا کسی نشنوه؟!کدومش ؟!

  7. زندگی خوب بود ولی واس ما نه

    نمیدونم چرا چی شد به اینجا رسیدم که بیام همچین چیزی سرچ بزنم و کامنت بزارم..
    توی کل زندگیم فقط یک مامان دارم و بابام .. بابام همش پیش زنه دیگش بود تا ۸ سالگیم بعدم همش سر باغش 🙂
    تا یک چیزی میگم بهم میپرن…چیزی نگم میگن چی واست کم گذاشتیم… بهم میگن غلط کردی عصبی میشی…
    خدا قربونش برم حواسش به خیلیاس ولی نمیدونم چرا ماکه بیشتر از همه بهش نیازداریم رو ول کرده…
    عمع و عمو و.. که kگم… اصلا حساب نمیکنن فقط توهین و توهین
    ماامان و بابا بزرگم که نمیخوانم
    خاله و داییم ام اصلا نیستن اینجا 🙂
    چرا زندگی باید اینجوری تا کنه…
    هعی یکیو داشتم که اونم رف
    ناراحت نیستم رفتا فقط… خاک بر سر من که باعث شدم قلبم بیشتر اسیب ببینه و هر روز ارزوی مرگ کنم…

    • زندگی رو خدا ساخته و یک جهنم ساخته میشه که خدا مارو امتحان میکنه میبینه که ما قدرت اینو داریم که به چیزی که حقمونه برسیم یا نه

      زندگی منم اینطوریه اما با فرق هایی که داشت نتونستم تورو با خودم مقایسه کنم ولی ایکاش من نسل بعدی به دنیا میومدم چون همه ی پدر مادرا با این افکار منفی و کثیفشون بزور میخوان که چیزی که خودشون میخواستن برسن اما نرسیدن مارو برسونن ، ولی اونا مارو مثل یه مورچه زیر پاشون له کردن و نمیزارن به آرزو هامون برسیم . من ۱۳ سالمه و این زندگی از ۱۰ سالگیم شروع شد و از موقعی که وارد ۱۱ سالگیم شدم افسردگی گرفتم . ولی خدا بهم رحم کرد که تواین وصعیت تونستم دوست پیدا کنم که اونم تنها دوستمه و الان هم هست که مامانم و خالم بود. اون دوتا بهترین کسایی بودن که تو این زندگی بهم کمک کرد . اما متاسفانه بابام معتاده و همش میره کلوب و اینا و به مامانم خیانت میکنه و پدر بزرگ و مادر بزرگم رو فرستاد خونه سالمندان و مامانم رو درک میکنم . البته همه بهم صربه وارد کردن ، من فقط معنی اینو فهمیدن که اگه با کسی زیاد صمیمی بشی آخر ضربه ی خیلی شدیدی بهت میزنه و تا آخر عمرت اونو نمیبخشی . منم درکت میکنم ولی خدا فقط یک بار آدما رو نجات میده نه همیشه

      • سلام من یه دخترم و زندگی تا چند ماه پیش یا یک سال پیش که وارد یازده سالگی بشم بی نظیر بود من درسم خیلی خوبه و پایه پنجم هستم و پدرو مادرم رو با داداش کوچیکم خیلی دوست دارم من سال پیش به خاطر اینکه خونمون عوض شده بود منو آوردن تویه مدرسه ی دیگه توی اون مدرسه ی قبلی با نصف مدرسه دوست بودم اما توس این مدرسه هیچکس جز چهار نفر که همسایه امون بودن رو نمی‌شناختم که متاسفانه خاطره ی خوبی ازشون به یاد ندارم اون موقع که با همسایه هامون تازه آشنا شده بودم یک گروه زدم اما درست چند ماه بعد … ماجرا شروع شد من چون برادرم کوچیک بود اونم میاوردمش ته بازی کنه ولی اونا مدام بهش گیر میدادن آخر سری زهر خودشونو ریختن شب چهارشنبه سوری ۱۴۰۰ بود که من چون پدرم سر کار بود نرفتم واسه چهارشنبه سوری بعدا که همشون رفته بودن من اومدم و اینجا بود که شروع به تهمت زدن کردن و گفتن که تو از دیانا اومدی ترقه بگیری اما نداد از آیسان اومدی بگیری اما نداد و بعدشم پشت سرشون حرف زدی . اما به اون خدا قسم دروغه
        من به خاطر داداشم هرکاری کردم حتی رابطه ام هم با اونا قطع کردم در پی این دعوایی که داشتم می گفتم یک نفر فاطیما رو از روی مدیر بودن برداشت و من شدم مقسر .
        خلاصه متاسفانه همین آیسان خانم الان بقل دستیه منه .
        ۱۱ سال پیش که من تازه به دنیا اومدم سر یه مسئله ی خانواده گیم عموم بیش از حد مغرور شد و آبروی بابام و برد و منم از نظرم هیچ عمویی واسم وجود نداره .
        فقط از خونواده ی بابام پدر بزرگم و مادر بزرگم و عمم واسم مونده بودن که دیگه اونا رم نداره ام عمم که یجوریه و پدر بزرگ و مادر بزرگمم که چند روز پیش عموم و دعوت کرده بودن با ما رو قشنگ بهم اصباط کردن .
        اونا که همش پیش نوه ی بزرگتره اشون نشسته بودن و از نشستن پیش من بی علاقه بودن البته از بچگیم معلوم بود از نوزادی همین بود .
        و من و مامانم و داداشم از بابام فاصله داشتیم مامانم گفت این خرما رو به بابات بده منم دادم بعدم متاسفانه متاسفانه متاسفانه عموم اون ور تر بود بابام بهم زور کرد به داییم و عموتم بده من هی اشاره کردم نه بابام اصرار کرد منم مجبور شدم بدم اما دیگه به پسرش و زنش ندادم مامان بزرگم هم منو دعوا کرد .
        من تو مدرسه ی قبلی یه دوستی داشتم اسمش یاس بود از کلاس اول باهم دوست بودیم که .‌..‌

        وقتی اومدم مدرسه ی جدید همه چی متفاوت بود معلم جدید اعضای جدید سعی کردم با چند نفر دوست شم اما نشد یعنی شدن ها اما اونام خوب دوست های دیگه دارن و نمی تونن همش بامن باشن و منم از تنها بودن متنفرم خلاصه بیشتز زنگ تفریح ها رو تنهام .
        هی اما بازم خداروشکر می کنم که …

    • از همه نظر درکت میکنم و الان نیاز داری ب اینکه یکی فقط کنارت باشه ک حواسش بهت باشه یه بغل گرمممم نیاز داری بیا بغلمم امید وارم هچی هست درست شه عزیز دلم

    • منم همین جوریم خیلی تنهام خسته شدم دیگ از این زندگی تکراری

      • سلام من سهیلم میتونم اگه بخوای یکم از تین حالو هوا درت بیارم هم صحبت میخوای به عنوان یه دوست؟

    • هعییییی،
      خدایا!
      بعضی وقتا ب وجودتم شک میکنم …..
      چرا باید بی صدا گریه کنم؟؟
      چرا باید بی‌صدا فریاد بزنم ؟؟؟
      چرا فقط ما باید امتحان بدیم ؟؟؟؟؟
      از وقتی که یادم میاد خجالت میکشیدم گریه کنم
      اصن هستی؟ وجود داری؟
      نسبت ب همه چیز و همه کس بی حس شدم
      آخرین حرفم اینه که باور کن منم مثل بقیم:)

    • ببین به این فکر کن همه مشکلات نمیدونم هر مشکلی ی روزی تموم میشه سعی کن با خدا راز نیاز کنی خدا حواسش بهت هست شاید اونقدر از خدا دور شدی که حسش نمیکنی خودتو ناراحت نکن باش

  8. سلام من تو خانواده ای هستم ک همشون ازم متنفر هستن و هیچوقت نتونستم با خانوادم کنار بیام مدام با خودم تکرار میکنم که چرا بقیه تا اراده کنن میتونن چیزی که میخوان رو بدست بیارن اما من نه 🙂

    • میدونی اکثر خونواده ها نمیتونن ادمو درک کنن چون مال ی دهه متفاوتن تو باید یکی پیدا کنی ی رفیق ی دوست که هم دهه تو باشه تورو درکت کنه اگرم پیدا نکردی کتاب بخون یکم بخون حتی اگر بدت میاد نمیدونی چطوری وابستش میشیو کتاب همیشه پیشته

  9. چقد منو تو شبیه همیم 🙂
    بیا با هم دوست شیم

    • صلام
      منم مریم هستم ۱۶سالمه اهل تهرانم
      من دوسال بود ک یکی بودم که خیلی دوسش داشتم و هنوزم دارم ولی اون همیشه سر یه بحث کوچیک عصبانی میشد و سر آخر اومد لپ گف من فقط تورو واسه سرگرمی میخواستم و کات کرد الان از این موضوع پنچ ماه گذشته و منم اصلا نمیتونم با این موضوع کنار بیام چون رفته با رفیقم رل زده 🙂

      • مثل خوده منی

      • نه بابا نیگران نباش

      • خب همین اتفاق برای منم افتاده نزدیک یک ساله بی حسم همیشه هم ناراحتم اصلا نمیتونم کنار بیام همیشه هر روز میگم هیچ کسی منو دوس نداره و ناراحت میشم منم علی ۱۸ تبریز

      • ببین متاسفانه دخترا همینطورن تا یکی میاد و بعد ترکشون میکنه فکر میکنن دیگه کسی نیست که مثل اون بشه نه عزیزم اول همچیو با خودت حل کن بعد یکم با خدا راز نیاز کن همینطوری هفته ای چن دقیقه حرفم بزنی کافیه حتما که نباید نماز خوند ولی اگ میتونی بخون همچی درست میشه مطمئن باش کسی که به تو اینجورس گفته مطمئن باش چن روز دیگه به دوستتم همینو میگه و همش با خودت تکرار کن اون اومد که فقد به تجربیاتت اضافه کنه وقتی ی پسر دختریو ترک میکنه اون که میره اون دختر قوی تر و قوی تر میشه الان وقتشه پاشی و به فکر ایندت باشه موفق باشی ایشالا

      • اصلا ضعف نشون نباید نشون بدی این که اونا احساس کنن با تینکار بدجوری حال تورو گرفتن وبه تو حس بی ارزشی دادان لذت میبرن خب توام یه رابطه شروع کن منولد چندی اگه جسارت نیست؟

    • هر روز میرم مدرسه. های می خوام با یکی حرف بزنم باهاش دوست شم بدتر خراب می شه . های از پیشم دورتر می شه. قبلا ها کلی دوست داشتم کلی رفیق داشتم ولی توی چندمه همشون رو از دست دادم و دیگه جوابم رو هم نمی دن. تو مدرسه هم کسی باهام حال نمی کنه. احساس می کنم که خیلیییی تنهام. فقط یه دوست دارم. بقیه دوستام واقعا نسبت بهم بی تفاوتن کامل اصلا من رو به ع…نشون هم نمى گیرن. هنوز براى غیر قابله فهمه. من ۴،۵ ماهه افسردگیه شدید دارم. اخه این چه زندیگیه. یکى از بچه هامون که هیچکى باهاش دوست نمى شد هزارنا دوست پیدا کرده. بعد من هر روز که بر مى گردم خونه به این فکر مى کنم که کاشکى من مى مردم این زندگى رو نمى دیدم که همه ازم متنفرن

    • منم خیلی این حسو دارم بیاین باهم دوست شیم

  10. سلام اخه گفتن این حرف که برای من از مرگ بدتره دردناک تره« اخه کدوم دختری از من خوشش میاد »
    این همه پسر از من خوشگل تر هستن کی میاد از من خوشش بیاد دیگه برام همه چی تموم الان فقط ۱۵ سالمه ولی از ۱۰ سالگی این سوال ریشمو از ته سوزونده اخه کی از من خوشش میاد. آههههههههههه ه خسته شدم از این زندگی نکبت بار

    • داداش منم الان ۱۸ سالمه اونقدر از بچگی هر غمی داشتم گفتن بچه ای برو بیخیال شو نفهمیدن که هیچ دختری از من زشت خوشش نمیاد و منم مثل تو گفتم زندگی من تمام و همیشه به گیم و بازی های رایانه ای پناه میبرم

    • برای چی دلت میخواد ی ادمی که کمبود داره تورو بخاطر خوشگلیت یا پولت یاو.. بخواد اینکه خودت خودتو دوس نداری نباید انتظار داشته باشی که بقیه دوست داشته باشن این حرفت نشون میده اعتماد بنفس نداری تا میتونی اعتماد بنفستو تقویت کن درسته برا ی دختر ظاهر خیلی مهمه ولی مهمتر از اون درک ی دختر احترام به دختر مرد بودن و غرور داشتن حس امنیت دادن به طرف مقابل و.. یکم راجبش تحقیق کن ولی اگر طرف مقابلت این حرفتو بشنو خب چ دختر چ پسر ترکت میکنه پس یکم فکرتو درست کم باشه

  11. میخوای شمارتو بده من بهت زنگ بزنم باهم حرف بزنیم منم خیلی دختر خوبی است تعریف از خودم نباشه

  12. منم ۲۴ سالمه
    خانوادم خوبن وضعیتم خوبه
    ولی تا حالا خواستگار نداشتم
    تا حالا کسی دوسم نداشته
    تا حالا کسی نیومده بگه متاهلی
    مجردی
    قصد ازدواج داری ؟نداری؟
    هیچی
    به یکی دو نفر ک گفتم میگن مگه میشه ینی تو فامیل ،دوست،آشنا، همسایه کسی نبوده ک تورو بخاد یا بگه از تو خوشم اومده یا برات خواستگار بیارن
    منم جوابی جز نه ندارم
    چون واقعا هیچکس نبوده
    نمیدونم چرا زندگی من اینجوری شده
    نگرانم
    بیشتر دوستام و همسنام ازدواج کردن
    ی سریاشون حتی بچه ام دارن
    ولی من ……….

  13. نظر منو پخش نکنید فقط خواستم خالی شم همین

  14. اونقدر همه از من بدشون میاد دیگه خودمم از خودم بدم میاد حس میکنم نباید دوست داشته بشم حس میکنم اضافیم از خودم خجالت میکشم حس میکنم نباید تو جعما باشم دلم میخواد خودمو بزنم از کسی عصبی میشم چیزی بش نمیگم فقط خودمو میزنم میریزم تو خودم حس میکنم لیاقتم همینه معنی تنهایی نداشتن خانواده نیست تنهایی یعنی کسی رو نداشته باشی که با اعتماد کامل بهش همه حرفای توی دلتو بگی بدون اینکه مسخره شی بدون اینکه به کسی بگه باهاش احساس راحتی کنی کسی باشه که بفهمتت درداتو بهش بگی با حرفاش نمک نپاشه بلکه دلداریت بده حتی اگه به دروغ تنهایی یعنی این چیزیکه من دارم با پوست استخونم درکش میکنم

  15. سلام من تو خانواده ای هستم ک همشون ازم متنفر هستن و هیچوقت نتونستم با خانوادم کنار بیام شاید بع خاطر طرز فکرامون همیشه همه جا حرف از اینکه از من متنفرن و کاش زودتر برم از پیششون می گن هیچ دوستی هم ندارم چون من آدمی نیستم ک با یکی زیادی بحرفم درد و دل کنم اینا اگر کسی بهم زنگ بزنه دیگ من پیگیر نمیشم و همونجا رابطه قطع میشع من عاشق تنهایی ام دلم می خواد یه جا باشم پر از آهنگ پر از سریال و تنها باشم
    اینک احساس کنی هیچکس تو رو نمی خواد خیلی درد دارع و تصمیم به خودکشی گرفتم ولی می گم هیج آدمی ارزش نداره ک من خودمو بکشم به خاطرش
    راستش به این سن رسیدم هیچوقت نفهمیدم حس اینک کسی تو رو دوست داشته باش چطوری ؟؟؟ اگر کسی می دونه بگه چجور حسی ک برا کسی مهم باشی دوست داشته باش
    اصلا بغل چیه؟ من تا حالا کسی بغل نکرده
    و تا دلتون بخواد همه گفتن ازت متنفر هستیم
    همیشه و هل لحضه با خانواده دعواااااااا آدم خسته میشه
    و اینک من حتی عاشق شدم ولی خو عشق یک طرفه بود و اون منو دوست نداشت
    و ازدواج کرد رفت

    • بخدا تو تنها کسی هستی که احساس کردم وسرنوشتو همه چیزش مثله منه درکت می کنم اتفاقا من از تو هم زندگیم بدتره

      • من همیشه احساس کمی میکنم حس میکنم دیگرها در وجود شان چیزی دارند ک من ندارم حس میکنم هیچکس منو دوست ندارد و لیاقت هیچ کار رو ندارم با این فکرم هیچوقت نمیتانم خوشحال باشم از کودکی تاحال همیش این فکر تو ذهنمی هیچوقت نمیتانم از دل بخندم

        • منم از بچگی همینطور بودم هرچی بخرم یا داشته باشم بازم خوشحال نیستم همیشه دیگرانو از خودم بالاتر میدونم هرکاری میکنم مغزم میگه نمیشه نمیتونی دیگران موفق میشن حس حسادت نه حس بی عرضگی بهم دست میده

          • دقیقا منم تا ۱۴ سالگی همینجوری بودم ولی الان تغییر کردم چون خودم از این اوضاع خسته شده بودم:))

    • بله برادر منم تو خانواده ای بزرگ شدم که همه منو بخاطر پول خواستن بعد هر جا می نشستن می گفتن این عقلش کمه خلاصه جدا شدیم حسادت کردن کاری به کارشون نداشتم دخالت کردن خلاصه بگم که اینا پدر مادرم بودن وبرادر وخواهرم بودن تا تونسم دست همه گرفتم الان من مجرم قصه هستم با همسرم زندگی می کنم بهش می گم من تو خانواده ام دنبال محبت بودم او فکر پول من تا حالا حالا که با تو زندگی می کنم من تشنه محبت هستم اما صد افسوس که اینم وقتی می بینه من ناراحتم پشتش به من می کنه ومیگیره می خوام اما هنوز باهاش زندگی می کنم همیشه پای ناراحتیاش درد دل کردم تو اغوشش گرفتم اما این برعکس بله دوست عزیز من از سهم زندگی حتی یه دوست هم ندارم حرفهامو با خدا در میان میزارم ولی کسی که پیشت نباشه انگار دیونه ای خودت مسخره می کنی خداوند گفته مرد تو اغوش زن احساسش مثل اینکه نزدیک خدای وحرفهات بهش میزنی الانم که این پیام میرسونم درست ساعت ۳شب هست اینقدر نارحتم از درد پدر ومادر وخواهر برادر همسر هم خوابیدن میدونستن که ناراحتم رفتن خوابیدن الان تنای تنها م باید بگم سخترین تنهای دنیا را تحمل می کنم امید وارم هیچ کس مثل من نباشه همگی شاد وسلامت باشید

    • الهی ناراحت نباش ی روزی از تنهایی در میای مثل من منم تنهام خیلی تو زندگیم بودن ک نمیشد بهشون گفت دوست ، حتی رفتارش جوری بود ک فهمیدم هیچی نیستم:-)

    • مشکل همینه چرا میگن پس تنها نباشید ها؟چون که تنهایی خیلی قشنگه و ادم زود بهش وابسته میشه مگه حتما باید یکی دیگه بغلت کنه خودت خودتو دوس داشته باش بقول خودت هیچی ارزش خودکشیو نداره خودت برای خودت کادو بخر وقتی از پس چیزی برم یای امتحانی درشی یا از سختی های زندگی و..میدونی تو خیلی درون گرایی و همه زیبایاتو محبتاتو از بقیه قایم میکنی و کسی تا حالا کشفت نکرده ی روز کسی میاد ی دوست نمیدونم هرکی کسی که از چشمات همه بغضا تو میفهمه همه حالتو حستو وجودتو درکت میکنه وگرنه اگر به حرف بود که کلی ادم هس که حالتو بپرسه تو بهمش توضیح بدیو بگه عه چرا ایشالا خوب بشهولی اگر اون ادم پیدا شد برا خودت نگهش دار گمش نکنه حواست باشه به خودت عزیزم

  16. به نظرت چرا یک آدم میگه تنهام چون تنهایی دیده چرا میگه بدبختم چون بدبختی دیده، خیلی تجزیه تحلیل شما ساده لوحانست، همه چی دلیلش اعتماد به نفس پایین نیست
    اصلا یک سوال چرا اعتماد به نفس پایین میاد چون عواملی اول بودن که باعث این اتفاق شدن.
    دوست عزیزی که این مطلب رو نوشتی هیچ چیز بی علت نیست و دلیل همه اتفاقات روحی اعتماد به نفس پایین نیست که خود نیازمند علت است.
    باید در گذشته یک انسان افسرده جست و جو کنی و ببینی چه ضعفی وجود داشته که تا بزرگسالی درمان نشده که هیچ وخیم تر هم شده که منجر به اعتماد به نفس پایین و افسردگی و این احساسات منفی شده.
    متاسفانه تنها قضاوت میکنیم بدون اینکه به حرف ها و احساسات طرف مقابلمون توجه کنیم.
    خواهش میکنم وقتی تخصص یا اطلاعات کم درباره موضوعی دارید واردش نشید.

    • زندگی رو خدا ساخته و یک جهنم ساخته میشه که خدا مارو امتحان میکنه میبینه که ما قدرت اینو داریم که به چیزی که حقمونه برسیم یا نه

      اگه با افسردگی آشنایی داشتی و حسشو درک میکردی اینو نمی گفتی ولی ناراحت نمیشیم چون خیلیا اینو بهمون گفتن و اگه حسمون نادرست بود خدا یه نشونه ای بهمون میداد مثل پشیمونی . اسمش قضاوت نیست زندگیه و امید

    • خب تو اگر حالتم بد هست با تکرار این حرفا داری حالتو بدتر میکنی خب سعی کن عواملی که اعتماد بنفستو پایین اورده حل کنی اگر م حل نمیشن لاقل اینقدر تکرار نکن این عواملو با خودت چمیدونم یکم فکرتو مشغول کن با هرچی که فقد به این عوامل فکر نکنی و بدتر بشی ولی خب اینم هست ما هاتو زندگیت نبودیم جای تونبوده کسی اشکای شبانتو ندیدم درسته عزیزم فقد خواستم حالتویکم بهتر کنم ولی انگار خیلی زخم خوردی حالت با اینجوری حرف زدن خوب نمیشه از یکی که تو زندگیت بهش نزدیکیو و بهش اعتماد کامل داری گفتگو کن شاید مسئله ای رو نتونه برات حل کنه ولی همین حرف زدن بایکی شاید یکم سبک ترت کنه دنی یعنی حقیر و سختی دنیاهم پس باید یخت باشه خدا ماهارو با هرچی امتحان میکنه که صبرمون بسنجه یکیو با بیماری یکیو با سکست عشقی یکی با مرگ عزیز هرکیو با یچی میسنجه صبرشو

  17. چی کار داری اسمم رو

    من که ۱۳ سالمه پسرم
    از وقتی که ۱۰ سالم شد سختگیری ها و لج کردن بابام باهام شروع شد حتا به حرف نزدنمم گیر میده و اکثر اوقات برای بچه فامیل وسایل میخره و با اونا وقت میگزرونه اکثر کنار فامیل نمیرم چون وقتی میبینم همه به پسرشون محبت میکنن حرسم میگیره دلم میخواد بمیرم حتا بعضی وقتا انقدر به بچه فامیل محبت میکنه که میخوام بچه فامیل رو خفه کنم و کلا اطرافیان بابام هم از من متنفرن بعضی وقتا حس میکنم باید پدر مادر واقیم رو پیدا کنم الان که دارم این متن رو می نویسم هم چند دقیقه قبلش مجبورم میکرد منم باهاش برم سر کارش و کار کنم

    • خودت چی خودت حداقل پشت خودت باش یکار کن یجوری خودتو بساز که همه انگشت به دهن بمونن خدارو هم داری یکم بهش نزدیک شو تا وجودشو حس کنی خانوادام تقسیری ندارنا چون مال دهه گذشتن بچها این دوره زمونه درک نمیکنن تو ناراحت نباش فقد .

  18. از وقتی ۱۵ سالم بود از یه دختری تو کوچه پشتی خونمون خعلی خوشم میومد هرچی سعی میکردم بهش بگم ک چه حسی بهش دارم نمیتونستم خلاصه با خودم نشستم فکر کردم گفتم هم سنم کوچیکه هم اگه برم جلو و بهش بگم امکان داره با این سن و تجربه کمم خوب حتما نمیتونم خوشبختش کنم و اذیت میشع خلاصه تصمیم گرفتم از دور هواشو داشته باشم و حالشو از رفیقاش بپرسم خلاصه ی ۴ سالی گذشت و من تو این مدت حواسم بهش بود و ی جورایی دیگ برام عادی شده بود که هواشو داشته باشم هر جا میرع دنبالش برم و … خلاصه الان ک این پی ام رو پست میکنم ۱۹ سالمع و ب لطف خدا چند سالیع دستم تو جیب خودمع و احتیاجی ب کسی ندارم ب قول خودمون دستم ب دهنم میرسع ول خوب با این حال انگاری وقتی میخواهم برم جلو و باهاش حرف بزنم ی دلهره عجیب میگیرم و زود منصرف میشم هر چقدر سعی میکنم ک به بهانه های مختلف باهاش سر صحبت رو باز کنم نمیشع … خوب ی جورایی شده ی قطعه جدا ناپذیر از قلبم هر جا میرم نمیتونم فکرشو از ذهنم بیرون کنم چند بارم رفیقاش بهم گفتن خوب احمق چرا نمیای جلو و بهش نمیگی که دوسش داری گفتم نمیتونم گفتن واقعا تو خعلی احمقی ، خلاصه ازتون خواهش میکنم التماس میکنم اگه راهی پیشنهادی چیزی دارین برام بگین تا بتونم نرف دلمو بهش بزنم 🙂

    • درد بدیه منم سه ساله از یه دختر خوشم میاذ انقدر نرفتم حسمو بهش بگم یه پسر دیگه رفت باهاش اونم چون فکر میکردم من براش هیچی نیستم درست هم فکر میکردم چون اگه براش مهم بودم یه بار میومد سمتم دوره زمونه نامردیه

    • خب من هیچوقت نمیتونم تو رو درک کنم چون اگه هر آدمی میتونست هرکسی رو درک کنه تمام مشکلات حل میشد ولی تنها کسی که میتونه به تو کمک کنه خودتی به هرچیزی که قلبت میگه گوش کن اما احتیاط کن ، تو واقعا اونو دوست داری پس تا دیر نشده بهش اعتراف کن که زمان رو از دست ندی ولی در کل راهت ، سعی کن احتیاط داشته باشی امیدوارم به کسی که دوستش داری برسی اما یادت باشه هیچوقت در راه دوست داشتن کسی خودتو از دست ندی ..:)

    • تنهایی غریبانه

      برو بگو…
      من طرز فکرشو ندارم و نمیدونم چجوریه..
      فقط برو بگو تا دیر نشده و از دستش ندادی
      نزار قلبت اسیب ببینه که درمانش سخته 🙂
      این حرافمو نصحیت های خواهرانه در نظر بگیر

    • بی نام و نشون

      برو بهش بگو نزار حسرتش تو دلت بمونه

    • منم مث توعم از سیزده سالگی از پسر محلمون خوشم میومد اما نرفتم جلو چون گفتم بچم الان هفده سالمه هنوزم خیلی بیشتر از قبل دوسش دارم درحالی ک اون هنوزم حتی من و نمیشناسه…کاش میشد یکاری کرد

    • میدونی یه وقتایی خیلی دیر میشه یهو میبینی قاپش رو یکی دیگ دزدیده منم این تو بودم فقط تفاوت این که من دخترم منم عاشقش بودم چند ماه گذشت موقعی که خواستم بهش بگم همون روز فهمیدم به یه دختر درخواست داده و همون روز باهمن یه موقع های خیلی دیره ازت میخوام بری بهش بگی حداقل اگه نه بگه میدونی بهش گفتی و نه شنیدی ولی بعد اون دیونه میشی لطفا تو کم عقل بازی منو در نیار:)

    • داش اگه راهی پیدا کردی بگو چون منم همین درد رو دارم و یه راهی پیدا نکنم قلبم میترکه

  19. سلام اگه نامزدت بعد دوسال و کلی عشق و احساسی ک بهش داشتی و کلی حواست بهش بوده و همه مناسبت ها را یادت بوده و وقت و بی وقت سوپرایزش کرده باشی ولی اون با این ک میتونه ولی در حد صد تومن تو مناسبت ها خرج نکنه و این ها ب جهنم بعد ۲ سال بگی بیام خواستگاریت ولی هی امروز و فردا بکنه بگه ازت میترسم یا کلی با التماس بری مشاوره بعد هر جلسه مشاوره گریه ات بندازه
    یا خانوادت حسابت نکنن تو خونه غذا میگیرن برات نگیرن یا جواب گوشیت و ندن یا یه صبح تا شب خبری ازت نگیرن ایا این ها بازم نشونه اعتماد به نفس پایینه؟؟؟ یا نشونه اینه ک واقعا مشکلی توی وجودم دارم

    کارم هر شب شد ارزوی مرگ خودکشی قشنگ نیست ولی مرگ تو خواب و دوست دارم چون حداقل با آرامش میمیرم

    داستان ندیده گرفته شدن هام ی صفحه دو صفحه نیست ی کتابه که اگه حتی بهشون اشاره هم بکنم سریع گارد میگیرن و سعی میکنن خفه ام کنن

    • دخترا کسی بخوادشون همینجوری میکنن احتمالا پنهانی بهت خیانت کرده وگرنه دختر از پسری ک دوسش داره نمیترسه هرکاری ام بگه براش میکنه البته اگه سابقه خودزنی و خودکشی داشتی یا دعوا شاید واقعا ازت میترسه اگه غیر اینه بدون داره دکت میکنه و پای کس دیگه ای در میونه

    • چی کار داری اسمم رو

      واقعا خدا بعضی انسان ها مثل من و تو رو فقط به خاطر تماشا افریده

  20. سلام دوستان اگه تلگرام دارین تو جستجو بزنید همه زشتا یه گروهه بیاید دورهم باشیم شاید دوستم واس خودتون پیدا کردین:)

  21. میدونم الان هفت سال ده سال گذشته از این پست و حتی ممکنه کسی دیگه این پیممو نبینه و مهم نیس برا خالی کردن خودم مینویسم 🙂 من یه پسرم که که تو خانواده چهار نفره به دنیا اومدم خواهرم وقتی به دنیا اومدم رفت دانشگاه و بعد مهاجرت کرد . پدرم ادم بیخیالیه . خیلی خوبه . ولی مادرم همیشه خستم میکنه . نه جایی میرم نه کاری میکنم نه گوشیمو دارم . حتی من تو هیفده سالگی هم گوشیم چک میشه !
    سر همین چیزا نه دوستی دارم نه چیزی . انگار یه حسی توشون تلقین شده که درساتو بخون حرفامونو گوش کن. جایی نرو با کسی نگرد مثل ادم به قول خودشون برو مدرسه بیا بخون بخواب برو مدرسه بیا درستو بخون بخواب برو مدرسه کنکور بده برو دانشگاه برو سر کار برو بمیر ! و تمام
    هرچند میدونم که خیلیا بد از منن

    • داداش خیلی اوضاعت بهتره من دوست داشتم همیشه تو خونه بودم و یک چیزی یاد میگرفتم ولی همش مجبورم برم کار کنم اکثر تابستون رو که بقیه همسنام همشون دارن ولگردی میکنن
      از وقتت استفاده کن کامپیوتر داری ، همه چیز یاد بگیر ، نداری هم به بهونه های مختلف بگو برات بگیرن تو مجازی تا میتونی پیشرفت کن و درامد خودتو داشته باش نظر منو میخوای برنامه نویسی یاد بگیر

    • منم وضعم همینه تازه کلللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللی بدتر از این تا دو سال دیگه از فشار روحی و جسمی سکته میکنم راحت میشم

    • من یک سال بعده که این پستو دیدم و خوشبختم میفهمم منم یه دخترم ۱۴ سالمه و توی مدرسه تیزهوشان درس میخونم من همیشه شاگرد اول بودم که قبول شدم اما الان احساس میکنم دارم نمیتونم سر این قضیه شعارها سلامتیم بهم خورده خیلی وقتا چشام سیاهی میره و سرم گیج میره بعضی وقتا ناراحتم که توی ایران و با یه خانواده ی ایرانی بدنیا اومدم با اینکه باید به ایران افتخار کنم اما واقعا نمیتونم علاوه بر اون منم مثل تو مدرسه ی مضخرف که همه فقط درس میخونن و اگه فقط بیست و پنج صدم کم بیاری تو یه شاگرد تنبلی

  22. سلام من مهدی هستم ۲۲ سالم دانشجوی سال سوم دندانپزشکی هستم تو زمینه های دیگه ام فعالیت دارم ولی مشکل من از چهار سال پیش شروع شد یعنی زمان کنکورم باید خیلی درس می‌خوندم و تمام زندگیم شد درس واقعا روزای سختی بود من تا قبل از سال کنکور خیلی اجتماعی بودم با همه حال میکردم حتی کسایی که میدونستم ۱۸۰ درجه باهم باهم تفاوت دارن ولی تو سال کنکور تبدیل به یه آدم درونگرای آشغال شدم تمام دوست های دبیرستانم رو از دست دادم حتی همین الا ام کسی سمت من نمیاد همه ازم فراری هستن خیلی رو خودم کار کردم ولی نمیشه پدر و مادرم خیلی برام وقت گذاشتن ولی نشد با تمام بچه های دانشگاه از پسر بگیر تا دختر فقط در حد سلام و خداحافظ ام. منی که با تمام مدرسه دوست بدم الا هیچ‌ دوستی ندارم با اینکه وضعیت مالی خوبی دارم هیچ جنس مخالفی سمت من نمیاد و این واقعا منا آزار میده لعنت به این سال کنکور که تر زد به زندگی من

    • تنها نیستی منم درونگرا مو از این موضوع رنج می‌برم

      • منم درونگرام همه چی برام سخته نمیتونم حرف دلمو راحت بخ کسی بگم و همیشه هوای همه رو دارم ولی اونا گاهی موقع حتی اسمم رو هم فراموش میکنن جالیه دارم میمیرم

    • انگار دارم داستان زندگی خودمو میخونم؛ داداش تو همزاد من نیستی؟ دقیقا داستان منم همینه. الان سال چهارم دانشگاهم. تا قبل کنکور یکی از محبوب ترین آدما بودم تو مدرسه. اما به محض این که رفتم دانشگاه انگار شدم یه روح. هیشکی دیگه منو ندید. اصن دیگه هیشکی بهم زنگ هم نزد. همه بچه ها رفتن رفیقای جدید پیدا کردن یا اونایی که با هم تو یه دانشگاه افتادن با هم دیگه اکیپ شدن. اصن دیگه کسی نمیدونه من زنده م یا نه. با بچه های دانشگاه خودم هم نتونستم ارتباط بگیرم اصلا. الان یکی دو ساله خواب راحت ندارم. همه ش میگم کاش تو خواب بمیرم. وحشتناکه…وحشتناک

    • فک کنم همه چی از بچگی آدمه از سن سه تا ۸ سالگی پدر مادر باید مواظب رفتاراشون باشن واسه ما که کلا ریدن مخصوصا پدر آدم سخت گیر داشته باشه مثلا دست خط اول ابتدایت افتضاح لای دستات مداد بزارهه تا بگه قشنگ بنویسی چون املا بد شدی تو دستشویی زندونیت کنه بعد زن همسایه بیاد نجاتت بده یا مثلا یه دفتر خاطرات بخوای جلو مردم بزنه ت گوشت ۲ ساله ای نمیتونی دستشویتو نگه داری یواش یواش میگه بیا میری طرفش تق میزنه تو گوشت ویدئو خراب میشه با سیم سفید میزنه پاهات کبود میشه این نمونه هایی از آثار مخربه که اعتماد به نفس آدم رو از بین میبره روی پُل بغلت میکنه و میگه اگه جواب بچه ها رو بدی میندازمت تو پُل نصفه شب با چاقو دنبالت میکنه تو با شلوارک میپری بیرون پسرای پارک سوت میکشن و الان که محتاج شده ولی ازش مراقبت کردم و سرش بلا نیوردم چون دیگه خیلی وقته گذشته و من دیگه جوون ۲۰ ساله نیستم

      • خصوصا پدر با اینکه انقدر زحمت میکشن و اینا… ولی نابودمون میکنن خوش به حال خیلی ها … اونایی که وقتی با مادر و پدرشون حرف عادی میزنن سینشون از درد و ناراحتی سفت نمیشه اونایی که شب میتونن راحت بخوابن اونایی که یه دختری دوسشون داره خوش به حالشون
        از این ها گذشته کتک هایی که میزنن علاوه بر جسم روحتو تیکه تیکه میکنه سر چیزای بی خود کاش من خییییلی بدتر از همتون کتک میخوردم ولی یه دختری دوسم داشت کاش تیکه تیکه میشدم ولی یه دختر دوسم داشت

        • مطمئن باش یکی دوست داره مطمئن باش من بهت قوت قلب و ایمان میدم ممکنه تو دقیقا فرد رویاهای یه فرد باشی که یه دختر بخواد برای بدست آوردنت تلاش کنه من مطمئنم من در این زمینه های روانشناسی تجربه دارم مطمئن باشه کی میدونه شاید یه دختر همین دور و برت دوست داره ختی یه دختری که قبلا تو خیابون بوده و ازتو خوشش اومده باشه و هنوز بهت فکر کنه

    • میدونی رفیق یه موقع های پیش میاد که تو هیچ کاری نمی تونی بکنی اگه می تونی برو مشاور یا اصلا مگه مهمه دختری از تو خوشش بیاد یا نه؟؟مهم خودتی قرار یه مرد باوقار بشی
      کارای که دوست داری انجام بده اعتماد بنفس داشته باش
      نگران هیچ چیزم نباش زمان خودش یه نفر رو میاره تو زندگیت که کند فکرشم نمی کنی اون آدم میشه دنیات فقط هم جنث مخالف. نیست می تونه دوست باشه یا همدم یا کس دیگه ی 🙂

    • وای باورم نمیشه منم دقیقاااااا همینم . سال سوم دندانپزشکی ام و کاملا مثل روح. البته تا چند وقت پیش فکر میکردم مثل روحم اما الان حس میکنم همه از من مننفرن و چون قبل ای دانشگاه اینجور نبوم خیلی برام عجیبه اصلا بهش عادت نمیکنم .هر روز عذاب و خودخوری…

  23. اشگالی نداره ولی من تو رو دوست دارم با این حال که تو رو هنوز ندیدم… ما همه انسانیم و باید همدیگرو دوست داشته باشیم و من از همین جا بهت میگم از ته قلبم دوستت دارم.. خواهشا اگه خوندی جواب بده…

  24. منم اول این سوال تو ذهنم اومد مثل همه ی شماها برای همین این صفحه رو باز کردم .. ولی امسال یک تجربه تلخی داشتم از دور همی های زنانه که الان خدا رو شکر میکنم تنهام . بعضی وقتها تنهایی خیلی بهتره تا زخم خوردن از این و اون .. هر زخمی که بهت بزنن تو اعتمادت رو بیشتر از دست میدی و یه روزی میبینی قلبت سنگی شده

  25. سلام
    من زهرام
    ۱۴ سالمه/ کلاس هشتم هستم.
    احساس میکنم متفاوتم. نمیدونم چرا!
    حتی نمیدونم به چه چیزی اعتقاد و باور دارم.
    ولی به خدا باور و اعتقاد دارم.
    و اینکه…
    احساس میکنم هیچکس واقعا من را دوست نداره. احساس میکنم میخوام بمیرم. احساس میکنم تو خونه تنها هستم. تو مدرسه و…
    میدونم بعد از دانشگاهم از خانوادم شاید دور بشم.
    اما میخواهم در کنار شغلم بتونم به کل دنیا سفر کنم.
    جدیدا فهمیدم از خیلی از چیز ها میترسم و سعی کردم از بعضی چیز ها دیگر نترسم.
    مثلا از قورباغه / مورچه / مارمولک / عنکبوت… و …
    احساس میکنم میتوانم با طبیعت رابطه برقرار کنم و مطمعا هستم که هیچکس چیزی که مینویسم را نمیخونه پس فکر کنم دارم حرف هایم را به دیوار میگوییم.
    اما امید داشتن چیز فوق العاده ای هست. اینکه امید دشته باشی به هر چیزی…
    احساس دارم که اعتماد به نفس پایینی دارم و نمیدونم باید چیکار کنم.
    دلم میخواد که ای کاش میتونستم زندگی ای جدیدی داشته باشم ولی نمیخوامش.
    من خودم را همین جوری متفاوت دوست دارم.
    با کتاب ها وقت میگذرانم.
    امیدوارم به ارزو های دور و درازم برسم.
    ممنونم مطلبتون عالی بود (:

    • سلام زهرای عزیزم منم مثل تو آرزو دارم بتونم به همه جا سفر کنم و اتفاقای خوب برام بیوفته اما خیلی وقته خودمو فراموش کردم اینکه میتونم موفق باشم،میتونم به آرزو هام برسم و حالم خوب باشه .دنیای ما آدما ممکنه با دنیای خانواده هامون خیلی متفاوت باشه منم خیلی وقتا فکر میکنم حتی عزیزترین افراد زندگیم هم من و نمیفهمن..من تو سن بیست و شش سالگی به این نتیجه رسیدم و تو در سن چهارده سالگی .برات خیلی خوشحالم چون تو زودتر از من به حقیقت رسیدی و با خوندن کتاب و زندگی تو دنیای خودت حالت خوبه…بدون اگه برای ساختن زندگیت تلاش کنی یه روزی اونم یه سنی کمتر از سن الان من به رهایی میرسی …ندیدمت ولی دوستت دارم و برای روزهای خوبت دعا میکنم….

    • سلام زهرا منم آنیسا سال پیش اینو نوشتی و همسنیم امیدوارم به آرزوهات برسی امیدوارم منم به آرزوهام برسم هرچند من گم شدم و نمیدونم هدفم چیه ولی خب خیلی دختر باحالی هستی و من مطمئنم یکی حتما هست دوست داره فقط تو نمیدونی بوس بهت امیدوارم که شاد باشی

  26. سلام من ۱۵ سالمه و احساس میکنم به درد هیچ کاری نمی‌خورم و اعتماد به نفس کمی دارم همش فکر میکنم دیگران منو چرا دوست ندارن تو جمع اصلا با کسی صحبت نمیکنم و فقط ساکت میمونم قبلاً که بچه تر بودم خیلی منو دوست داشتم ولی الان نه دلم میخواد خود کشی کنم دیگه خسته شدم دلم میخواد برگردم به گذشته مادرم فقط غور غور و نفرین می‌کنه خواهرم که همش تو گوشی هست پدرم که سکته کرد و ۵ ساله ندیدمش

  27. منم ی دختر تنهام ک تو ی خانواده ای بزرگ شدم ک همش توش نفرت بود پدر و مادرم همو هیچ وقت دوست نداشتن همش دعوا همش نفرت خواهر بزرگترمم تبدیل شده به ی دختر دیوونه پرخاشگر عصبی ما ی خانواده چهار نفره ک اصلا همو دوست نداریم پدرم به مادرم خیانت میکنه مادرم به پدرم…..
    اینا واقعا عذابم میده دوس دارم بدون اونا زندگی کنم پدر خیلی مادرم و من و خواهر مو اذیت کرد هیچوقت دوسش نداشتم و ارزوم مرگشه من حتی برا دشمنامم مرگ نمیخوام ولی بابام….خیلی آدم بدیه من هیچ دوستی هم ندارم هیچکس دوستم نداره و این موضوع هم خیلی اذیتم میکنه
    من میخوام حقوق بخونم و وکیل شم و میدونم یکی از بهترین وکیلا میشم من خیلی به آینده امید دارم و میدونم ی زندگی پر از آرامش پیش رومه عین روز روشنه برام اما این دورانی که توشم خیلی داره اذیتم میکنه و امیدوارم زودتر تموم شه…

    • چی کار داری اسمم رو

      خیلی شبیهمی

    • اینا درستن اصلا پدر و مادر وقتی اورضه ندارن از بچه درست مراقبت کنن و نگهداری کنن چرا پای ما رو به این دنیای گو..ه باز میکنن به دنیا نمیامدیم خیلی راحت تر بودم ری…دم تو این احساس عشق بعضی پدر و مادر ها که ۹ ماه بعدش زندگی نکبت ما شروع میشه

    • قوی باش فرزند ماه که شب توام فرا میرسه
      میدونی مراقب خودت باش که آسیب روحی نخوری
      نزار هیچی بفهمه چی در موردت گذشته اگه خواستی میتونم دوست خوبی برات شم توی روبیکا Rahab کشاورز رو بزن تا بیاد بهم پیام بده:)

  28. بیا با من دوس شو 🙁 منم مثل توام انقد شبیتم حس کردم خودم نوشتم این متنو 🙂 ببین به کجا رسوندنمون که تو گوگل سرچ میکنیم چرا هیچکس دوسم نداره…

  29. من دوستای زیادی داشتم تک تکشون بفکرم بودن تک تکشون بهم اهمیت میدادن من هم براشون همین کارو میکردم اما یهویی همه چی عوض شد ۲ ساله کسی منو یادش نمیاد خیلی درونگرا شدم بعضی وقتا ک میخوام باهاشون باز حرف بزنم به یه بهونه ای از پیشم میرن مدام باهم هستن باهم میخندم میگن انگار ن انگار منی وجود داشت سعی کردم فراموششون کنم با آدمای جدید آشنا بشم اما اونا آدمای جدید داغونم کردن خیلی احساسه تنهایی میکنم دیگه میترسم از اینک با کسی حرف بزنم اما واقعا نیاز دارم که کسی دوستم داشته باشه نمیتونم باکسی درمورد دردم حرف بزنم چون میدونم که فایده ای نداره تنهایی اینجوری برام معنا شده اگ خبره خوبی شنیدم یا یه اتفاق خوبی افتاد کسیو ندارم که بهش بگم . یادمه همیشه از تنهایی ترسیدم الان سرم امده . بنظر بچگونه میاد اما واقعا قلبم میگیره وقتی به دوسستای قبلیم در حد التماس میگفتم بیاین بریم بیرون اونا بهونه میاوردن که نمیتونیم اما درست همون وقت همشون باهم بیرون بودن بجز من یا باهم مهمونی میگیرن بییرون میرن اصلا هر کاری ک میکنن بدونه منه بدونه اینک ب من چیزی بگن میدونید درد بدش کجاست اینک میان میگن تو دوست مایی از ما فاصله نگیر ما هنوز دوستت داریم:)
    دیگه انقدر میترسم با کسی ارتباط برقرار کنم اونم یه ضربه بهم بزنه شدم همدمه خودم خیلی وقتا با خودم دردودل میکنم با خودم حرف میزنم بعضی وقتا جواب خودمم میدم
    دیگه خسته شدم من این زندگیو نمیخوام:)

    • نمیخوام بگم

      چقدر شبیه منی خیلی شبیه منی. اما اینو بدون من با اینکه ندیدمت اما دوست دارم 🙂 عزیزم:)

    • وایی دقیقا همین اتفاق برا منم افتاده:’)

    • میتونیم با هم دوست بشیم میتونی درد و دلاتو به من بگی منم همینطورم خیلی وقتا دوستی نداره که موقع ناراحتیم و گریه های شبانم بهش بگم خیلی وقتا بغض میکنم و آخر فکر کنم سرطان بگیرم اینقدر که بغض میکنم ولی در کل شاید بتونیم دوستای خوبی باشیم میتونیم تو پیامک با هم حرف بزنیم هرچند که الان واتساپ نیست منم هیچی بجز واتساپ نداشتم

  30. من یه دختر ۱۷ ساله هستم درونگرا و دوار انزوا ی اجتماعی
    هیچکدوم از دوستام دوسم ندارن ولی چون شاگرد اولم و معدلم ۲۰ میچسبن بهم
    خیلی ناراحتم از این وضعیت میخوام خودکشی کنم
    این وضعیت یک سال و دو سال نیست ۱۲ ساله من این وضعو تحمل کردم
    دیگه خودکشی میکنم ….

  31. دختر بیچاره

    من یه دختر ۱۶ سالم نه قیافم خوبه نه کسی منو دوست داره تازه معلول هم هستم هیچکسی منو دوست نداره حتی خانوادم ازم بدشون میاد خیلی بدبختم نه حتی میتونم ازدواج کنم نه میتونم برم سرکار مامانم ناراحتی اعصاب داره خوانوادم هم باهم مشکل دارن هیچکس درکم نمیکنه چی میکشم هیچکس واقعا از خانوادم بدم میاد که منو بدنیا آوردن واقعا فرار نیست مثل بقیه آدما زندگی کنم
    من واقعا یه دختر تنهام که نه کسی منو میخواد نه قراره یه زندگی خوبی داشته باشم دلم میخواد خودمو بکشم ولی خوب جرئت میخواد اعتماد بنفس ندارم همش انرژی منفی دارم حتی اندازه نوک سوزن هم اعتماد بنفس یا انرژی مثبت ندارم واقعا نمیدونم با کی درد دل کنم حتی یه چند باری هم پیش مشاور رفتم و اصلا نتونست کمکم کنه هر روز گریه میکنم اوضاعم خرابه هی به خودم میگم اوضاعم درست میشه ولی نه هر روز بدتر میشه من همینجوری اومد اینجا اینارو می‌نویسم اومدم درددل کنم چون هیچکسی رو ندارم باهاش درددل کنم
    واقعا قدر خودتونه بدونین واقعا یه نفر هست که دوستون داشته باشه

    • عزیزم میدونی چقدر معلول هستند که در رشته های ورزشی یا هنری مطرح شدند؟

    • آه درکت میکنم منم گریه های شبانه زیاد دارم دیگه نتونستم شاد باشم اما تو آیندت خوبه تو باید تلاش کنی پیشنهاد میکنم فیلم hostle گامبی وزیر و help رو ببینی تو بیچاره و بدبخت نیستی تو ایندت درخشانه خواهش میکنم به بختت لگد نزن مهم نیست ازدواج کنی یا نه ته همه چی ازدواج نیست تلاش‌کن تو زیبایی تو خاصی و دوست داشتنی هستی تو یکی از زنان یا مردان نمیدونم دختری یا پسری اما درگل اگه تلاش کنی ممکنه یکی از برترینها بشی مثل استیون هاوکینگ

    • من فدات بشم نگوووو دلم کباب شد

  32. امشب موهاشو کشید و من تنها تر شدم

  33. ۲۰سالمه پدرمادرم از ۷ سالگیم جدا شدن البته اونا گذاشتن بقیه خواهرام و داداشم بزرگ شدن جداشدن از روزی که به دنیا اومدم بدبخت بودم سر اینکه پسر نشدم هیچکس دوسم نداشت قیافه معمولی دارم با ی پسر ۵ سال دوست بودم همه کاری کردم تا دوسم داشته باشه اما نشد اخرشم رفت ی دختر ۱۵ ساله گرفت گف سنت بالاس من با اون لعنتی به این سن رسیدم اون خودش ۲۶ سالشه بعد میگ من … حال دلم خیلی بده هیچوقت هیچکس دوسم نداشت بابام با زنش خواست بره مسافرت گفت برو پیش مادرت زنگ زدم مادرم گف نیا دلم خیلی شکست ولی راهی نداشتم اونا منو نمیبردن باخودشون مجبور شدم دوباره به مامانم زنگ زدم با کلی نارضایتی گف بیا خواستم بگم شما خیلی خوشبختیت من هیچکسو ندارم حتی خدارو من کسی که ۵ سال عاشقش بودم هرکاری کردم اخرش فهمیدم برا منفعتش باهام بود حتی عادت هم نکرده بود بهم کاش تو زندگیم میشد ۲۴ساعت خوشبخت بود من حتی دوست هم ندارم شما خوبه ی دوست دارید کاش خدا هیچکسو مثه من نکنه خیلی روزای سختیه روز که ن سالهای سختیه ۲۰سال تحمل کردم با گریه با دل شکستم بازم خورد میشم کاش اونی که دوسش داشتم نمیرفت اون تنها دلخوشیم تواین دنیا بود

  34. تنهایی بدترین حس دنیاس و دلایل زیادی داره که احساس تنهایی میکنیم . من خیلی نظرات را خواندم و عده‌ی زیادی دلیل تنهایی شانرا قیافه و اندام و این چیزها گفتن و همینطور هم است ..چون می‌بینیم که اونهایکه قیافه و اندام خوب و خوشگل دارند همه دوست شان دارند .
    حرف من به شماهایکه گفتید بخاطر قیافه تان مسخره تان کرده اینه که دفعه بعد اگر کسی این کارو کارد بزن تو گوشش تا جرات نکنه دفعه بعد چنین غلطی بکنه . شما همه تان منحصر به فرد خلق شدید و نیاری به دوست داشته شدن توسط هیچ کسی رو هم ندارید . بهتره به خودتان ارزش قائل شوید .بروید بیرون ،سینما ،پارک ،رستوران …هر نوع سرگرمی را که دوست دارید به تنهایی انجام بدید و اصلا به هیچ چیزی تو این دنیا فکر نکنید . موزیک دلخواه تانرا روشن کنید و هدفون بزنید توی گوش تان و با لبخند کنار جاده و پارک قدم بزنید .فقط دو ماه این کارها را بکنید بعد خواهی دانست که تنهایی این چنینی هم خودش دنیایی دارد .
    یک نکته مهم دیگر هم این که پول تو این زمانه ۹۹.۹درصد مشکلات را می‌تواند حل کند .پس تا میتوانید پول در بیاورید .

    • اونی ک شاید خوبه

      راست میگه مث بقیه دخترا سلیته باشید جرعت نکنن بهتون چیزی بگن وتف باید خودتون کاری کنید تا ازتون حساب ببرن
      اول خودتونو از همه چیز با ارزش تر بدونید ب خودتون اهمیت بدین

  35. من خیلی تو این وضع بودم و خوب درک میکنم این وضعیت را
    و برای همین به این نتیجه رسیدم که آدم باید تو این وضع بهتره بگه گور بابای همه تان
    تنهایی خیلی سخته اما بهتر از بودن آدم های است که جز رنج و درد و غم سود دیگری برات ندارند .

  36. .ببخشین طولانی شد فقط خواستم اینا رو بنویسم تا خالی شم خیلی اثر داره حتمن امتحان کنین

  37. سلام من یک دختره۱۶ساله هستم من از خودم متنفرم فک نکنید از ظاهرم نه دوست و آشنا همه میگن خوشگلم ولی کلا من از خودم متنفرم همش میگم من بی ارزشم چون بعضی موقع ها اتفاقی خرابکاری میکنم مامانم منو میزنه من از وقتی چشم باز کردم منو مامانم میزنم از اون طرفم برا من همه چی میخره ولی من میگم خانوادم دوسم ندارن میگم ب هیچ دردی نمیخورم نمیدونم چرا حالم از خودم بهم میخوره من از اول تصمیم گرفتم خودکشی‌ کنم یه بار ک خیلی ناراحت بودم نمیدونم قرص چی بود ک ۱۰تاشو باهم خوردم ولی انگار ن انگار هیچیم نشد اینم بگم من از وقتی ب دنیا اومدم تو خونمون دعوا بود همیشه هم مامانم میگفت خودکشی‌ میکنم من خواهر بزرگمم مث کنه ولی اون بروز میده ک افسردس ولی من همیشه جلو بقیه حفظ ظاهر میکنم همیشه میخندم یا به همه میگم من خوشگلم از همتون من میتونم اونارو با بازیگریم و حرفام گول بزنم ولی خودمو نه من الانم تصمیم ب خودکشی دارم ولی متاسفانه الان میثم تو زندگیم هس نامزدمو میگم و دوسش دارم ولی احساس میکنم اون دوسم ندارن مثلاً یه روز نفهمیدم زدم قلیونشو شیکستم گفت اگر مامانت اینجا نبود یجوری میزدمت بری تو زمین دیدم ب مامانم چشمک زد و گفت شوخی میکرد ولی من همش به حرفش فک میکردم و میگفتم من خودمو بکشم اون راحت زندگیشو بکنه دوسم ک نداره میگم پول جمع کنم و از اینجا برم نتونن پیدام کنن همیشه میگه دوسم داره ولی من حرفاشو باور نمیکنم فک میکنم من برم اون یه زنه دیه بگیره خوشبخت میشه ولی همش ب خودم میگم اگه دوسم نداره پس چرا با من ازدواج کرد اینم بگم من روستاییم برا همین زود شوهرم دادن نمیتونم پیش روانشناسم برم چون اگه خانواده نامزدم بفهمه میگن دیوونم شایدم هسم

  38. من مراعات همه رو میکنم با اینک ی نفر دلمو بشکونه بازم مراعاتشو میکنم،اما خسته شدم از اینک هیشکی مراعات منو نمیکنه:)همه تا ی بدی تو من میبینن میان میگن هر چی از دهنشون دراد اما من هیچی بهشون نمیگم:)چو میترسم ناراحت شن
    از ته دل ارزومه کسیو داشته باشم ک منو بفهمه اما کسی نیس همین الا دلم میخواد با یکی درد و دل کنم همی الانه الا دلم میخواد اون ادمو اما میگم از کجا پیداش کنم
    گوگل و ایسنتا هم ک همدرد ادم نمیشن:)
    ب هر کیم مهل میدم یا دوسش دارم میگ من تنهام
    بعد تو دلم میگم پس من چیم اینجا؟!
    همشون ناشکری میکنن:)
    چو قدر نمیدونن همش منو بد میدونن میگن بدی با اینک خودشون خیلی بد تر از مان
    انقد هیشکیو ندارم دارم با این نوشته ها دردو دل میکنم
    ببخشید زیاد شدن

  39. سلام. من ۲۱ سالمه هم خوشگلم هم هیکلم خوبه هم از لحاظ خانوادگی زبانزدم رشته ی تحصیلیمم مقبوله. خیلییی زیاد پسر بم پیشنهاد میده ولی احساس مبکنم هیچکودومشون دوسم ندارن همشون قصدشون سو استفادست و احساس میکنم دلشونو زود میزنم. دختری هم نیستم که هر ادمیو وارد زندگیم کنم اما با هر کی تا الان وارد رابطه شدم اولش شورو حال داشته بعد یه مدت سرد شده. تو اخلاقمم مشکلی پیدا نمیکنم واقن خسته شدم ازین وض. کمکم کنین:(

    • همتون خوبین همتون فوق العاده هسین من شماهارو نمیشناسم ولی میدونم همتون مث گل زیبا و مهربونین ما میتونیم دوستای خوبی باشیم کاش میشد هممون یه گروه بزنیم حرف بزنیم شاید حرف دلمونو بتونیم به هم بگیم ک هم زبونیمو احساسمون یکیه

    • خیلی خوبه که هم خوشگلی هم هیکلت خوبه هم مهربونی، مشکلت خودتی باید خودتو پیدا کنی تو دنیای ساختگیت

      ماهایی که طرد شدیم از جامعه بخاطر چهره ای که توش اصلا دخیل نبودیم باید این درد هارو بکشیم که تا ابد مهر زشت بودن باید بخوره پیشونیمون پس شما اینطور نباش…!

  40. یه دختر تنها

    دیگه تنها تر از من؟ مامان بابام مشکل دارن نشد بیار بگن ما عاشق همیم چرا همش از دعوا هاشون یادمه؟ دوستام‌ هیچ کدوم واقعی نیستن با یه خانواده از هم پاشیده…. ولی بازم ب آینده امید دارم:)

    همیشه امید داشته باشید چون یروزی دل شکستگی هاتونو کنار هم میزارید و شادیو‌ میسازید

    • من هم تحصیلات عالیه دارم هم خونواده خوب واز نظر مالی خوب خودم هم ورزشکارم و قد وهیکل وقیافم هم خوبه و به خدا هیچوقت هم به کسی ننازیدم ولی نمیدونم چرا همه ازم متنفرن وتو هر جمع که میرم حالشون بد میشه .موندم چرا اینطوره

    • وای منم مشکل تورو دارم دقیقا ولی امیدم به آینده دارم،فقط کی این دوران تموم میشه او اون موندم

  41. سلام بچه ها من دختر ۱۵ سالم قیافم معمولیه ولی هیشکی دوسم نداره نه پدرم نه مادرم هردوشون هی نفرینم میکنن یه بار با داداشم دعوام شد اون با پا محکم زد تو کمرم بابام فک کرد من زدمش منو کتک زد ولی وقتی فهمید اون منو زده فقط خندید خیلی دلم شکست که بین بچه هاش فرق میذاره اگه من اونو بزنم کلی فوشم میده شایدم بزنه ولی اگه اون منو بزنه میگه تقصیر خودته حقته مامانمم که کتکم میزنه نفرینم میکنه فوش میده بی دلیل بخدا از نامادریا هم بدتره نمیدونم چرا از من خوششون نمیاد بخدا دلم میخواد خودمو بکشم اگه قرار نبود تو اون دنیا هم عذاب بکشم کار خودمو تموم میکردم گاعی اوقات بسرم میزنم با این که تو ناز و نعمت بزرگ نشدم ولی دلم زود میشکنه با هر حرفی وقتی دختر خاله ها دختر عمو هامو مبینم خودمو میذارم‌جاشون خستم ازین دنیای لعنتی

  42. من ی دخترم حتی ی نفرم نیس که منو دوس داشته باشه .
    حتی پدر یا مادرم . مادرم بس که نفرینم میکنه دیگه حالم از خودم بهم میخوره .
    اخه مگه میشه حتی ی نفرم ازت خوشش نیاد =)
    و اینکه هر شب گریه گریه خسته شدم و امید وارم منم هرچی زود تر بمیرم تا از دستم راحت بشن .
    اگه من بمیرم همه چی درست میشه

    • تنها نیستی:)

    • با مرگ چیزی درست نمیشه..
      خدا باهاته،اون هیچکس رو بی دلیل نیافریده
      امید داشته باش:)

    • آره منم مثل توئم قیافمو همه مسخره میکنن با اینکه ۲۲ سالمه شبیه ۳۰ ساله ها شدم با هر دختری وارد رابطه شدم تا عکسمو دیده فرار کرده همشون میگن شبیه خرخونایی بعضی از دوستامم مسخرم میکنن میگن حتی خر هم بهت رو نمیندازه تو میخوای با دخترا حرف بزنی خیلی دلم شکسته و هر روز از خدا طلب مرگ میکنم چون خودم عرضه خودکشی ندارم
      هیچ رفیق جدی هم ندارم همشون فقط اون موقع ها نیازم دارن حالمو میپرسن از همشون حالم بهم میخوره

    • خدا هیچکسی رو بیهوده نمی آفرینه مطمئن باش خدا دلیلی دیده و تو برای جامعه و جهانت مفیدی که آفریده شدی پس تو مهمی تو خاصی و تو دوست داشتنی هستی من اینو بهت میگم و هزاران نفر دیگه که شاید بهت نگفتن اما مطمئن باش درسته پس لطفا نمیر دنیا به تو نیاز داره

  43. ی صحبت خودمونی

    سلام
    دوره زمونه ی طوره ک واقعا نباید کسی رو از ته قلبت دوست داشته باشی اگ طرف مقابل دختر بود ک ی طور ضربه میزنه اگ پسر بود حتی ادعا کرد آدمه خیلیم دوست داره عین خنگا گول حرفای دروغشو نخورید اصولاً همه ی مذکر ها این حرف رو میزنن من دیگ با بقیه فرق دارم من خوشبختت میکنم (ایش ) پسرا نود و نه درصدشون عوضین اون ی درصد هم ک ادعای مرد بودن دارن با کمی تفکر عمیق توشون میبینی ک اوناهم بازم دارن ادای اون نود و نه درصد رو در میارن
    لازم نیست کسی رو دوست داشته باشی تا دوست داشته باشه وقتی مطمعن نشدی طرف مقابل برات جونشو میده جلو جلو خودکشی نکن براش چون تهش تو میمونی و دنیا دنیا خاطره ی افتضاح ک نمیتونی پاکشون کنی از ذهنت
    تو این دنیا تو این کشور آدما از همون آدم خوبش هم همه عوضی هستن چ برسه ب عوضیاشون
    تنهایی خیلی سخته ولی خیلی بهتر از با عوضیا بودنه
    هرچقدر از آدما دور باشی اون قدر موفق میشی همون قد قد می‌کشی وسریع ب آرزوهای قشنگت می‌رسی ولی تورو خدا تو سن کم(منظورم دوازده تا بیست و سه ) ب ی مشت عوضی ب نام پسر دل نبندید بزارید بعد ۲۵با ی دنیا شناخت کامل از جنس مقابل وارد دنیایی بشی ک تا حالا نبودی اون موقع کسی ن می‌تونه زرنگ بازی دربیاره برات ن بلایی سرت بیاره ک ب اجابت مزاج خوردن بیفتی اونطوری اگ نیاز بود ازدواج می‌کنی اگ هم ن با ی شغل خوب و تحصیلات فوق العاده و خونه و زندگی ک واس خودت ساختی میتونی تنهایی رو پای خودت وایسی و ب زندگی فوق العاده ک داری برسی و دربست در خدمت خودت باشی
    ولی وارد رفاقت بشی بعد ی سال میخواد بگه من تعهدی ب تو ندارم زنم نیستی نامزدم نیستی (پسرا با این دروغگو بودنشون این ی دونرو راست میگن)
    چون عوضی بودن تو خونشونه تعهد رو تو خط خطی شدن شناسنامه می‌دونن ن تو قلب ی دختر ک برای عوضی مثل اون میتپیده هرچقدر هم بگی تورو ب خدا تورو ب امام اونا خدا و امام نمی‌شناسن تو میمونی ی دنیا افسردگی
    همیشه یک درصدتو بزار واس بقیه نودو نه درصدتو برای خودتو خونوادت باش بخدا ی تار موی گندیده ی مامانا ب دنیا دنیا پسر عوضی می ارزه
    اگ هم تو رفاقت و رابط ای با پسره تکلیفت و مشخص کن بی تعارف بگو اگ منو واقعا میخوای باهم باشی و زودی زود بیا خواستگاری اگ لنگ زد یعنی بازیچشی بی خیالش شو بزار بره پی کارش
    سخته ولی بهتر از دردهای بعد کلی خاطره الکی ساختنه
    شاید الان حرفمو نفهمی ولی ی روز برات تک تک حرفام دقیق میشه سناریو ی فیلم نامه ای ک تو توش تن ب بازی تو صحنه تلخ روزگار دادی
    تو هر رابط ای دروغ هست اشتباه هست حتی خیلی زیاد حتی بی پولی و هرچی می‌تونه باشه ولی کسی ک ب خوادت و بخواییش توجه ای ب عقبه تو ندارع البته عشق آتیشی گند میزنع تو ایندت چون هردق یکی ی چیزایی رو میکوبه تو سرت ولی وقتی جفتتون متعهد شدید ب هم دیگ صداقت و مهربونی پیش بگیرید و هم دیگ رو ب دنیا نفروشید
    ی چیزیو ولی تورو خدا رعایت کنید واژه مقدس عشق رو ب هر چهار پایی نسبت ندید عشق مقدسه آدم عاشق قابل ستایشه و جون دادن واس آدمی ک عاشقته جز واجباته و سازش و سازگاری با آدم عاشق موجب هزاران برابر کردن عشقتونه ولی تا مطمعن نشدی یارو عاشقته عاشق نشو چون دقیقا مثل این میمونه تو بازی دو هیچ برده رو هزار صفر باختی اگ صددرصد عاشقت نباشه

    • چقد از ما پسرا بد گفتی انگار شما دخترا خودتون خیلی خوبین تا ببینین یه پسر واقعا دوستون داره دیگ ازش خوشتون نمیاد فک میکنید خبریه میرین اویزون این و اون میشین بعدش که رید براتون میاید میگین همه پسرا فلانن خودتون دوس دارید تحقیرتون کنن پستون بزنن دوس دارین با یه پسری باشین دورش پر دختر باشه ولی اون فقط شمارو ببینه فک میکنید زندگی رمانه(البته منظورم این رمانای مسخره عاشقانه بی محتواس نه یه کتاب مشهور)پسره بخاطر شما متحول بشه
      اره دخترا خیلی بی عیب و ایرادن اصلا پنهونی همزمان با چند نفر نمیرن تو رابطه با یکی بخاطر پولش دوست نمیشن با یکی دیگ بخاطر خوشکلیش اصلا دروغ نمیگن فقط پسرا بدن سرکارشون میزارن اون دختری که سرش کلاه میره خودش دوس داره دروغ بشنوه خودش دوس داره واقعیتو نبینه وگرنه تشخیص یه پسر خوب از بد زیادم سخت نیس چجوری صد تا رنگو از هم تشخیص میدین اما به این میرسه نمیبینین طرف با چنتا دختر دیگم میلاسه فقط پول براتون مهمه و قیافش که جلو بقیه پز بدین

  44. والا من چیز بافتم برا خودم نمیدونم درست باشه یا نه
    مشکل ما دوست داشته شدن نیست،چون خیلیا دوستمون دارن،مشکل ما اینه توسط شخصی که خودمون دلمون میخواد دوست داشته نمیشیم
    خیلی سنگین بود،خودمم نفهمیدم

  45. سلام من ۱۶ سالمه این قدر اتفاقای بد دور و برم افتاده که فکر دیگه دنیا به آخر رسیده. از این برادرم هر روز سر چیزای کوچیک باهام دعوا می کنه با این که سه سال ازش بزرگ ترم ولی جوری رفتار می کنه انگار همه کاره این خونست هیچ کسم نیست چیزی بش بگه بعضی اوقات کتکم می زنه.نمی دونم دیگه باید چی کار کنم؟؟؟؟از اون طرفم یکی از دوستام که خیلی دوسش داشتم سر یه چیز کوچیک باهام قهر کرده هرچی هم ازش معذرت خواهی میکنم قبول نمی کنه عمدی هم اون کارو نکردم ولی بهم گفت عمدی یا غیر عمدی دیگه نمی بخشمت.میگفت من از اول ازت خوشم نمیومد به خاطر یکی از بچه ها منو تحمل می کرده.بعدشم میگه همه ی اون دوستی ها دروغ بوده.به طوری که دوست دارم یه پیامی بفرستم هرچی از دهنم دراومد بهش بگم.چند وقته به بابام حقوق نمی دن بی پولیم و داریم گشنگی می خوریم ماشین هم به دلایلی بابام فروخت دیگه ماشینی نداریم که هرجا خواستیم بریم.کروناهم دیگه شورشو درآورده نمی تونی کاری انجام بدی.من چیکار کنم آخه؟؟؟؟؟هیشکی نه درکم می کنه نه دوسم داره. خسته شدم دیگه از این زندگی،،،،،،زندگی ایی که بهترین دوستت ولت کنه بره.با برادرت مدام دعوا داشته باشی بی پول و بی ماشین باشی آخه به دردت می خوره. یه روزی من خوشبخت بودم یه روزی ماشین داشتیم که هرجا دوست داشتیم بریم. یه روزی با پول بودیم و می خریدم.یه روزی با برادرم بگو بخند داشتم.یه روزی بهترین دوستم منو دوست داشت…..ای کاش زمان به عقب برمی گشت ای کاش دوباره بخندم از ته دل. ای کاش همه اینا یه خواب بود از خواب بیدار میشدم می دیدم برادرم داره باهام حرف می زنه و دیگه دعوام نمی کنه.می دیدم بهترین دوستم بهم میگه من اتفاقا خیلیم دوست دارم. می دیدم بابام با خوشحالی از راه می رسه و میگه حقوق ریختن.می دیدم ماشین داریم و دیگه لازم نیست هی پول تاکسی بدیم.دلم برای اون روزا تنگ شده کجا رفتن اون روزا.هیچ کس منو درک نمی کنه و دوست نداره.الانم که دارم اینارو می نویسم یه بغضه که هر لحظه دوست بیاد بیرون.دلم برای اون روزای خوب تنگ شده خیلی زیاد……..

  46. سلام به همه
    اقا بهترین راه حل اینکه هر کی که دوستت نداررو با یه مشت سنگین بفرستش اون دنیا

  47. خسته از چرندیات ملت

    چرا پرت و پلا میگین !!!الان یعنی همتون عین من هستین !!پس این همه جفت جفت تو خیابون و همه۱۰ تا ۱۰ دوست دارن جن ها هستن!!؟؟چرا دروغ میگین اخه !چرا توهم زدین!!

    • پسرا شاید تنها توشون زیاد باشه اما بعید میدونم واس دخترا حتی دخترایی که فک میکنی چون جذاب نیس بعیده دوس پسر داشته باشه بجا یکی چنتا داره اینایی ام ک اومدن اینجا احتمالا فقط برا چن ساعت سینگل بودن پاشون به اینجا واشده

  48. من از همه بریدم دیگه نه امیدی دارم نه انگیزه برا ادامه ۴۱ سالم هست با اینکه تحصیلات دارم خوانواده خوب و غیره هیچ وقت یه آدم درست درمون نیومده سراغم با دو نفرم دوست شدم که اونام هر کدوم یجوری عوضی در اومدن این آخری که بدجوری دلمو سوزونده با ادعای عشق و عاشقی اومد روزی هزار بار دوستت دارم میگفت و آخر سر فهمیدم دنبال پولم بوده وقتی بهش گفتم من نمیتونم بهت قرض بدم گذاشت رفت از تنهایی دارم دق میکنم فقط از خدا میخوام یه شب بخوابم و دیگه بیدار نشم خسته ام خسته

  49. دختر تنها

    عیبی نداره من همه ای کسایی که اینجا مثل من مشکل دارن دوست دارم مهم نیست برام زشتن یا نه این درون آدم هاست که مهمه اگر ام کسی منو دوست نداره بازم مهم نیست دوست دارم زیاد خیلی زیاد همین یه کلمه است که باعث میشه ادما بهم عشق بورزن❤❤❤

  50. دختر تنها

    اینکه آدم احساسی باشه بد نیست ولی جلوی این همه گرگ توی لباس میش که ادای آدم های خوب در میارن این بده حالم از همه شون بهم میخوره بیزارم من همه رو دوست دارم ولی چرا هیچ کس منو نمیخواد اگر ام کسی زشت باشع بازم دوسش دارم ولی آخه گناه من چیه؟؟؟:/

  51. سلام من ۲۳ سالمه .منم از بچگی هیچ دوستی نداشتم دماغ و دندونام زشتن همه لااقل یبار گفتن که تو عمرشون همچین دماغی ندیدن .من تیز هوشان درس میخوندم هر ازمونی میرفتم زود قبول میشدم ولی همکااسیای خوشگلم نه ولی زدو بابام تصمیم گرف نزاره من درس بخونم ما تو روستاییم و گف رسمه منو شوهر داد به تهران .شوهرمم نذاشت درس بخونم اگ دهنمو وا میکردمم بابام همش منو میزد.یه مدت خیلی افسرده بودم که درسمو نخوندم و همه رویاهام دود شدن بعدش گفتم با شوهرم خوب باشیم اونم نشد شوهرم خیلی بده دندوناشو مسواک نمیزنه بی فرهنگه کامل بی سوادم هس از همه مهم تر هیچی از عشق نمیدونه فک میکنه منو نوکر گرفته تا حالا هزار بار به بابا و مامانم گفتم من نمیخامش ولی اونا میگن میکشیمت طلاق بگیری خیلی دلم میخاست جرعت داشتم یبارم که شده کاری میکردم که خودم بخوام ولی همیشه یا شوهرم نذاشته یا بابام هدفمم کار خلافی نبوده دوست داشتم درسمو ادامه بدم و دکتر شم خدا شاهده تا چهار صب درس میخودم تا برم مدرسه تیز هوشان ولی بابا نذاشت .خلاصه الان یه بچه دارم شوهرم همش دلمو میشکنه ولی وقتی بچمو‌ میبینم دلم نمیاد اینده اونو خراب کنم خیلی بهش میرسم دوس ندارم اب تو دلش تکون بخوره برام دعا کنین تا شوهرم دوسم داشته باشه من خوب نقشمو بازی کردم با همه چیزش قبول کردم و گفتم من باید اینو دوس داشته باشم ولی اون دوسم نداره حالا اینم بگم اونم دندون و دماغش عین مال منه ولی بچمون خیلی خوشگل شده .من با همه فامیل شوهرم و شوهرم مهربونم ولی میدونم چون زشتم منو تحویل نمیگیرن ولی یه جاری دارم خیلی خوشگله طبیعی باباشم مرده میلیارد میلیارد بهش ارث رسیده به همه بدی میکنه ولی همه زود بیخیال موضوع میشن که مطمعنم چون خوشگله و پولدار ولی من چی .چیکار کنم تو این دنیای نامرد ازونایی که سنشون از من پایین تره خواهش میکنم جرعت داشته باشین کاریو که میخواین بکنین برده اینو اون نشین .واقعا خستم برام دعا کنین از خدا بخواین شوهرم لااقل دیگ حرصم نده انقد

    • به خدا توکل کن ارزش خودتو کم نبین خدا آدمای بزرگ و سخت و قوی رو امتحان میکنه مطمئن‌باش تو نه‌تنها از جاریت بلکه از تمام اطرافیانت سرتری آدما ظاهرشون رو خودشون بدست نیاوردن که بهش بنازن باطن آدماست که توسط خودشون ساخته میشه هیچوقت خودتو دست‌کم نگیر اگه میتونی بایه مشاور‌ مشورت‌کن خیلی بهت تو زندگی کمک‌ میکنه هیچوقت فکرنکن که دیگران حتی شوهرت از تو بهترن که مجبورباشی نازشونو بکشی دوست داشته باشن تو باید جوری رفتارکنی که دیگران بیان سمتت و ازت یادبگیرن خیلی از بزرگان زشت‌ترین ظواهر رو داشتن اما هیچکس به ظاهرشون اهمیت نمیده چون اعتماد به‌نفسشون بزرگشون کرده نه ظاهرشون برات دعا‌کردم

  52. دختر تنها

    خسته ام خیلی خیلی خسته همیشه سعی کردم با همه خوب باشم حتی اونهایی که در حق ام بدی کردن ولی یا گول ام زدن یا تحقیر یا ناراحت ام کردن هیچ کس منو دوست نداره هیچ کس قدر منو نمیدونه چرا گناه من چیه ک ایتقدر دل نازک و احساسی ام ‍♀️‍♀️

    • احساسی بودن خیلی بده باید قوی باشی رو در وایسی هم نداشته باشی جواب همرو بده

    • بهتر بگی هیچکس بخاطر خودمون نمیخوادمون:)

    • همون گناهی ک من کردم میدونی فقط تو باید برای خودت مهم باشی ک میدونم نمیشه ولی نباید امیدتو از دست بدی مث من

  53. سلام من آیلین هستم۱۲ سالمه مامانم فقط داد میزنه سرم یه خواهر ۳ ساله دارم که اون انقدر منو اذیت میکنه که حتا یه بار مامانم طوری من رو تو اتاقم نگه داشت که فقط یه روز تمام گریه کردم فقط فقط یه دوست دارم به نام روژان اون خیلی باهام صمیمیه همش باهم درس میخونیم فقط تنها خوشحالی که دارم گرفتن امتحان بیسته!
    ولی با این وجود بازم سعی میکنم خوشحال باشم همش میگم روزهای سخت هم میگذره و از بین میره مطمعن باشید مامانم خودش استاد دانشگاه هست و بابام هم همش سرکاره دوستان هیچوقت امیدتون رو از دست ندید عزیزان روز های سخت هم تموم میشه

  54. سلام من یه دخترم ۱۷ سالمه اما با همه دوست هایی که دارم رابطه خیلی ساده ای دارم و احساس میکنم هیشکی دوسم نداره هیچ دوست خیلی نزدیکی ندارم همش احساس میکنم باید یه مشکلی داشته باشم ولی ندارم و خیلی آدم مهربونیم و درسخون ولی هیشکی دوسم نداره

  55. نور توی تاریکی

    یه کلام هست از خدا که با سوال میگه حسبی الله ؟ ایا خدا براتون کافی نیست ؟ واقعا خدا براتون کافی نیست ؟ اگه نیست چرا اولین مشکل میرین در خونه اش ؟ خدایا کمکم کن چیه ؟ خانواده ام اینحوری خانوادم اونجوری نمیخوام یه متن بلند و بالا بنویسم براتون ولی شما خواستین شاد باشین و نشده ؟ با خودتون روراست باشین مرکز دردسراتون ناراحتیاتون خودتونین این مغزتونه ک داره شمارو با بقیه مقایسه میکنه روانتونه ک داره شمارو با حرفای بقیه عذاب میده به خودتون بیاین و شاد زندگی کنین

  56. تنهایی که تنهاست

    دوستان من حرف همتونو درک میکنم چون به معنای واقعی کلمه تنهام و هر کاری که بگید که کردم. همه کاری کردما… ولی ما همه تنهاییم. یه پیشنهادی خورد به سرم. من که تنهام. شما هم که تنهایید. چرا ما برای هم دیگه دوست و رفیق نباشیم؟
    من که خسته شدم از ادمایی که بخاطر ظاهر ترکت میکنن. از وقتی کرونا اومده تونستم تو فضای مجازی رفیق پیدا کنم ولی تا عکس پروفایلمو دیدن. از من سرد شدن. اگر کسی دوس داره با هم صحبت کنیم بگه تا تو تلگرام کانال تشکیل بدم.

  57. ممنون من الان واقعا انرژی مثبت گرفتم ممنون هیچکس منو دوست نداره ولی الان با خواندن متن ها فهمیدم باید خودم خودمو دوست داشته باشم تابه موفقیت برسم اگه به چشم مردم نگه کنم که منو دوست ندارن هیچ وقت موفق نمیشین

  58. یه بدبخت تنها

    من یه دختر تنهام که هیچکس دوسم نداره…بابام که هر روز باهام بحث میکنه یا اینکه همش بیرونه و خونه نیس…آجیم که باهام عین ناخواهری سیندرلا رفتار میکنه…مامانمم که سرش گرم زندگی خودشه و میخواد طلاق بگیره(چون بابام همش هممونو اذیت میکنه)میگه تا الان که طلاق نگرفته بودم بخاطر اینه که آجیت کنکوریه اون اوایلم که میخواستم طلاق بگیرم چون بچه بودین نرفتم…الانم پشیمونم که چرا اونموقع نرفتم…دوستامم که الان مجازین خیلی کم باهاشون چت میکنم و بیشتر دوستامو توی این قرنطینه شناختم و دیدم چ آدمای دو رو و ک‌ث‌ی‌ف‌ی‌ن…حتی با صمیمی ترین دوستمم دیگه خیلی صمیمی نیستم…خلاصه اینکه هیچکس بهم اهمیت نمیده خودمم حس میکنم افسردگی تقریبا شدید گرفتم چون عادات غذاییم ب شدت تغییر کرده و به ندرت چیزی تو روز میخورم تنظیم خوابمم بهم ریخته خیلیم دوس دارم خودکشی کنم…میدونم که فقط خودمم که میتونم خودمو از این وضع نجات بدم و دارم تلاش زیادی میکنم تا افسردگیمو برطرف کنم اما تا یه خورده خوشحالم همش یه چیزی میشه یا کسی چیزی بهم میگه که باعث میشه ناراحت بشم…انگار تقدیر من اینه که توی اوج تنهایی و ناراحتی بمیرم.فک نکنم کسیم سر مراسمم بیاد 🙂

    خیلی دارم تلاش میکنم که قوی باشم ولی دیگه تا چه حد آدم میتونه تحمل کنه؟
    الان تنها امیدم واسه زنده موندن اینه که برم دانشگاه یه جای دور قبول شم تا از این محیط متشنج خلاص شم و بتونم زندگیمو جوری بسازم که به هیچکس نیاز نداشته باشم…
    ولی روزا یه جوری میگذرن که انگار قرار نیست هیچوقت به اون موقع برسم
    میترسم قبل اینکه بتونم کاری بکنم بمیرم
    ک البته چندانم مهم نیس چون حداقل خلاص میشم از این زندگیه گ‌و‌ه

    • همه چی درست میشه تاوقتی خداهس❤✌

    • منم مثل توعم ولی خیلی هیچوقت همچین فکر خودکشی بنظرم نرسید من به بدبختیام توجه نمیکنم وسعی میکنم هیچ اهمیتی هم بهشون ندم

    • سلام عزیزم شرایط سختی داری ولی اوضاع همیشه اینطوری نمیمونه اینو بهت قول میدم من هم کم سن تر بودم به خودکشی فکر میکردم وخیلی ناامید بودم اما الان خداروشکر میکنم که خودکشی نکردم چون اون مشکلات تموم شدن هر چند زندگی همینه وما همه داریم هر روز با مشکلات دست وپنجه نرم میکنیم اما الان میفهمم که مشکلات آدمها رو میسازه.به شما توصیه میکنم بایک مشاور صحبت کنید ان شالله بتونید با مشکلتون کنار بیاید

    • همیشه یادت باشه که خدا از رگ گردن هم به ما نزدیکتره همیشه ازش کمک بخواه

  59. سلام من دختری 13 سالع ام اما در برابر سن کمم خیلی درکو فهم دارم من ی خانوادع دیوونع دارم خیلی تنهام عاشق ی پسر 15 سالع هستم ک اون اصلن تا حالا منو ندیدع و نمیشناسع و اگرم منو ببینع از من خوشش نمیاد خانوادع من خیلی عصبین و سر هر چیز کوچیک منو اذیت میکنن من ب هر چی بگین فک کردم خودکشی فرار همشون تازع سابقع 2 بار خودکشی دارم ک هر دو با قرص بود ک بار دوم قرصای خیلی زیادی خوردم 3 بار دیگع ام خواستم خودکشی کنم 2 بارشو با طناب میخواستم خودمو دار بزنم و ی بار دیگشم با قرص بود ک بخاطر عشقم مهدی و بهترین رفیقم النا ک گفت اگع بازم دست ب این کارا بزنی خودت میدونی چون ی بار رگشو سر خودکشی من زدع بود اینکارو نکردم من ی عمع دارم اسمش مهری ک خیلی دوسش دارم راستش من با پدربزرگ و عمم و دختر عمم زندگی میکنم چون پدر و مادرم ک دلمم نمیخواد پدر مادر صداشون کنم اذیتم میکنن نمیرم پیششون من اولای سال درسم خوب نبود ولی ب مرور زمان خوب شد ولی معلم الان از دستم خیلی راضیع پدر مادر من هیچوقت استعدادای منو ندیدن من ب خوانندگی و بازیگری علاقع خیلی زیادی دارم ولی همیشع ب خاطر این علاقم مورد تحقیر و مسخرع شدن قرار گرفتم اونم همیشع از طرف پدر مادرم ولی پدربزرگم همیشع تشویقم میکنع و میگع ط خیلی با استعدادی من مادربزرگمو خیلی دوس داشتم ولی متاسفانع وقتی 7 سالم بود از دستش دادم من ی دختریم ک همیشع تنهاس و فقط دیدن عکسای عشقش و موسیقی حالشو خوب میکنع خیلی دوس دارم عشقم مال من شع دلم میخواد باهاش آیندمو بسازم دستاشو بگیرم لمسش کنم دستمو بکنم تو موهاش سرشو بزارع تو بغلم عطرشو بو کنم ببوسمش ولی همش غیر ممکنع خانوادع ام وقتی فهمیدن عاشق اون پسر شدم زدن همچی گوشیمو پاک کردن گفتن دوس پسرتع گفتم دوس پسرم نی فقط ازش خوشم میاد همیشع میگن ط مایع اینی ک ما سرمونو جلو بقیع بندازیم پایین و رومون نشع تو چشای دیگران نگاه کنیم مادرم همیشع میگع برو دنبال همون عمع مهری جونت بگو برا اینترنت بخرع من منتظر 18 سالگیمم تا سنم قانونی شع دارم پولامو جم میکنم میخوام فرار کنم قبلش باید سعی کنم ب مهدی برسم چون دیوانع وار عاشقشم لطفا تا میتونید برام دعا کنید خیلی محتاج دعاهاتونم.من خوشگل نیستم ولی پوست سفید دارم ک میزنع ب سبزع چشم ابرو مشکیم ولی دندونام کجع و دماغم بزرگع خیلی زشتم اونقد ک حد ندارع اما عشقم انقد خوشگلو جذابع ک من رسیدن بهشو غیر ممکن میدونم شما برام دعا کنین بهش برسم لطفن خیلی محتاج دعاهاتونم.خدا هیچوقت منو ندیدع هر کاری کردم ندیدم من ی مدت شیطان پرست بودم ولی دوبارع خدا پرست شدم ولی مسیحی هستم دختر عمم از من خوشش نمیاد میگع ط دزدی و دروغ گو ولی عاشق دختر عمومع خالع هامم از من خوششون نمیاد چون من همیشع بی حجابم و خانوادع مادریم خیلی با حجابن بین کل خانوادع مادریم حس میکنم فقط یکی از داییام منو دوس دارع با یکی از خالع هام من قد بلندم برا همین پسر خالم همیشع مسخرم میکنع و بهم میگع فاطمع درازع و این قلب منو میشکنع بهم میگع دماغ درازع ولی دختر داییمو نوه خالم اینطوری نیستن اونا دوسم دارن ما با هم دیوونع بازی در میاریم و میخندیم دختر عموم خیلی دوسم دارع از خانوادع پدریمم فقط چند نفر هستن ک دوسم دارن النا بهم میگع فکر مهدیو از سرت بیرون کن آجی ط خودت میدونی تو حتی ی بارم چشمت ب چشم مهدی نمیوفتع ولی با این حال تموم سعیمو میکنم بهش برسم ب پدر مادرم میگم ی روز از تمام حرفایی ک بهم زدین پشیمونتون میکنم.من دختریم ک کار میکنع و فرمون برع برا همین پدرم همیشع بهم میگع کصافت حمال.من از 12 سالگی عاشق مهدیم واقعن دیگع نمیدونم چی کار کنم

  60. دخترک آسمان:)

    سلام:)
    نصف نظرارو خوندم:
    واسم خیلی جالب بود من فقط تنها نیستم…
    ولی من از همتون خیلی تنهام:)
    ی دختر ک بهش تجاوز شد و هیچکس باور نکرد حالا از درد منو بیخیال:)
    هی دوست عزیز ک وقت گذاشتی و این پیامو میخونی ارع تو:)
    لبخند بزن ببینم
    لبخند زدی:)!
    تو چقد با لبخند قشنگ تری !
    بخند دنیا ارزش ندارع 🙂
    تو مگ چند بار زندگی میکنی هوم؟
    ی بار!
    پس قشنگ زندگی کن
    ب درک ک بقیع ب من میگن زشت!
    ب درک ک بقیع بهم اهمیت نمیدن!
    ب درک ک از من خوششون نمیاد!
    من ی {خدا} دارم ک ب جای همه جبران میکنه
    خودتو دوس نداری؟
    غمه هاتو بدع ب منو لبخند بزن:))))
    الانم برو جلو اینه!
    بگو
    متاسفم..
    منو ببخش
    بخشیدی!
    ممنونم
    دوستت دارم:)

  61. همتون خوبین ولی یکم اعتماد به نفستونو ببرید بالا بهتره

  62. از نظر من اول باید خودمونو دوست داشته باشیم تا دوست داشته بشیم

  63. نظرات دیگرانو که خوندم واقعا فهمیدم دارید نا شکری میکنین!
    من یه فردیم بسیار زشت (چند نفر گفتن زشت و چند نفر هم که پرسیدم روشون نشده چیزی بگن سرشون رو انداختن پایین و به حالت خاصی گفتن خدا هیچکسو زشت نیافریده) بگذریم و فردیم لاغر که بلوغ خیلی زودرسی داشتم به طوری که از کلاس چهارم روی به ژیلت اوردم و همچنین بسیار پر مو و قدی کوتاه ۱۷۳ اینا ولی خب بلند هم نمیشم . همه دوستان نوشته بودن قد بلندم و ورزشکار . اما من لاغرم با پوستی سبزه رو به سیاه و موهای فر که در اینده کچل هم میشم به لطف ژن ت+خمیم . خلاصه ۱۰ روز اخر ماه رو کلا … نه پولی نه چیزی . برادر خواهرمم میگن کسر شان هستش برامون که جایی بشینیم و بگیم تو برادرمونی! منم تا میام بپرم بهشون مثله خودشون یه تیکه بارشون کنم سریع پدر مادر محترم تخریب میکنن مارو و درکل مادر پدرم میگفتن که تو نا خواسته بودی . از انواع بیماری ها هم داشتم بیماری پوستی که هنوزم درگیرشم و اناتومی این بیماری جوریه که طرف مثلا تو ۱۵ سالگی پوستش مثله پیر مردا خشک میشه و درمان هم نداره به شدت به اب هم واکنش نشون میده با اب خشک تر میشه در کل تو خونم ازم به عنوان یه حمال کار میکشن . متاسفانه درسمم خوب نی و همیشه مقایسه میشدم و در نهایت یه سرکوفت زیبای دیگه از خانواده میخوردیم در کل یه رفیق دارم اونم از مهد کودک که اونم هر روز کمرنگ تر میشه دیگه هر کی اومدو رفت هم که …. بقیه بدبختیامم یادم نیست.
    بابا شما خیلی خوبید! دخترا میگفتن سفید و قد بلندن و پسرا هم میگفتن بدنساز بابا چرا ناشکری میکنین

    • به قول دوستان ما تنهاییمو تو تنهاییم میمیریم. تا سود نداشته باشی کسی سمت ما نمیاد . عشق کسیم نصیبمون نمیشه

    • سلام نابودی که برادر من ولی ببین اصلا خودتو نباز حالا درسته دخترا قد بلند و بدنساز دوس دارن خدا شما رو زده کلا از جذابیت بویی نبردید ولی خب پول فقط دنبال پول باش ببین چطوری همه میان سمتت طرف عنم باشه پول داشته باشه همه موس موس میکنن دورش

      • خیلی تاثیر گذار بود واقعا طرف چرا باس بخواد واس بقیه نقش دستگاه خودپرداز داشته باشه

    • دختر تنها

      کسی که واقعا عاشقت باشع تو رو اون جوری که هستی بخواد این مهمه قیافه مهم نیست این درون ما آدم هاست بعضی ها مثل من خوشگل آن ولی شانس ندارن بعضی ها مثل من خوبن ولی شانس ندارن بعضی ها مثل من مهربونن ولی شانس ندارن

  64. سلام من یه پسر باهوشم تا حالا ۱۳۶ تا ماشین مسابقه ی الکتریکی یک نوع چسب ۴ نوع مواد برای ساخت بدنه ای سفت یک دوربین فیلمرداری ۵۶ تلسکوپ ساختم اما خیلی ها به من میگن خنگ اسکل و ……..
    با اینکه ۹ سالمه ولی خیلی باهوشم اما کسی بهم اهمیت نمی دهد

    • سلام منمسلام منم 11 سالمه خیلی باهوشم اما همه بهم میگن خنگ، خیلی ساده ام، یه دوست دارم که تقریبا هفت ساله باهاش دوستم اما الان داره بخاطر یه حرف که به دوستش زدم و اون دوستشم داره به من تهمت میزنه تا باهاش دوست بمونه داره با من قهر میکنه… مامان و بابامم دوسم ندارن. مامانم هر دلیلی پیدا میکنه میگه از بس سرت تو گوشیه و میندازن گردن من… واقعا با اینکه تازه میخوام برم تو سن بلوغ اما هنوز چند سال مونده و بچه هستم حالم از خودم بهم میخوره، از خودم بدم میاد، هیچکس دوسم نداره. همه هر وقت کمک نیاز دارن و کسی نیست میان سراغ من، درواقع ازم سواستفاده میکنن… واقعا نمیدونم چیکار کنم. خیلیم زشتم، پوشتم سبزه رو به سیاه هست موهام کم و لخت و چربه. خودمم خیلی بی ریختم. هر خواسته ای دارم از بقیه، زیر پاهاشون لهش میکنن. بعد وقتی اونا خواسته دارن میگن باید انجام بدی و میگیرنم باد حرف و سواستفاده از من…

    • به خودت افتخار کن اونا بهت حسودی میکنن و دست کمت میگیرن ولی اگه واقعا راس گفته باشی آینده خیلی روشنی داری

  65. سلام من یه پسر باهوشم تا حالا ۱۳۶ تا ماشین مسابقه ی الکتریکی یک نوع چسب ۴ نوع مواد برای ساخت بدنه ای سفت یک دوربین فیلمرداری ۵۶ تلسکوپ ساختم اما خیلی ها به من میگن خنگ اسکل و ……..
    با اینکه ۹ سالمه ولی خیلی باهوشم اما کسی بهم اهمیت نمی دهد

  66. با تشکر *

  67. من الان خیلی تنهام کشی منو دوست ندارن مخصوصا خانوادم حاضرم خانوادم بمیرن ولی دوستام پیشم باشن

  68. امیدوارم همه شماها حال خوبی داشته باشید

  69. نه اینطوری نیست ، شما اول باید خودتونو دوست داشته باشید تا دوست داشته بشید ، همتون خوبین و زیبایین فقط خودتونو باور ندارید

    • پسری که قدش ۱۶۰ زیباس؟خودت حاظری باهاش بری تو رابطه؟بعضی وقتا باور چیزیو نمیتونه عوض کنه دخترا تو این موارد خوش شانس ترن قدشون کوتاه باشه میشن بغلی و دوس داشتنی چاق باشن میگن توپریم

  70. سلام دوستان من دختری 13 سالع ام ک تقریبا یک سالی میشع ب ی پسر 15 سالع علاقع دارم خیلی خوبع ک شما غریبع اید و راحت میتونم باهاتون حرف بزنم.من اون پسرو خیلی دوست دارمو همیشع تو فکر اونم.ولی مشکل من این نیست مشکل من اینع ک هیچکس از من خوشش نمیاد من با عممو دختر عمم و پدربزرگم زندگی میکنم پدر مادر هم دارم ولی هیچوقت نمیرم پیششون چون اذیتم میکننو همیشع سر همچی بهم گیر میدن پری شب عروسی دختر خالم بود با بابام رفتم بیرون تا بدلیجات بگیرم ولی بابام همش سرم داد زد ک این چیزا ب درد تو نمیخورع و من ب عنوان ی نوجوون دوست دارم همع چیز رو امتحان کنم سر لباس پوشیدن همش بهم گیر میدن من دوست دارم مثل همع هم سنو سالام لباس بپوشم اونا هودی و با شلوار لی تنگ ک سر زانوشون پارس میپوشن ولی من مجبورم همیشع لباسای پوشیدع بپوشم.راستش بعد از اینکع کلاسا مجازی شدن من افت تحصیلی کردم و همع نمرع هام بدجور اومد پایین جوری ک امتحان ریاضیمو شدم 2 ب خاطر همین از مدرسع زنگ زدن خانوادم روزی ک این اتفاق افتاد ما مهمون داشتیم پسر خالع بابام بود ک همیشع جلوش سرمو از خجالت مینداختم پایین وقتی بابام اومد خونع پدربزرگم کلی باهام دعوا کرد سرم داد کشید جوری ک پسر عموش خواست ک من احساس خجالت نکنم رفت بالا منم همون روز از عصبانیتو ناراحت بودن 16 تا قرص خوردم تا خودکشی کنم ی نامع هم گذاشتم ولی اتفاقی برام نیوفتاد و حتی حالم بد نشد ک ببرنم بیمارستان یا معدمو شستشو بدن منم همون روز سیم کارتمو شکوندمو تا دو روز گوشی نداشتم و سر کلاس نرفتم اصلا هم برام مهم نبود چون ک من ب درس علاقع ای ندارم و ازش متنفرم من ی مامان بزرگ داشتم ک دیوانع وار عاشقش بودم ولی وقتی 7 سالم بود ولم کرد و برای همیشع خدا ازم گرفتش ی مامان بزرگم دارم ک منو دوست ندارع و بین نوه هاش فرق میزارع تاحالا ی بارم منو نبوسیدع شبا همیشع من میمونم و ی بالشت ک روش گریع میکنم ولی وقتی ب عشقم فک میکنم آروم میشم عمم وقتی دختر عمم سر کارع خیلی با من گرم میگیرع باهام حرف میزنع میگع میخندع ولی تا دختر عمم از سر کار میاد منو یادش میرع و همش میرع پیش اون فقط ی پدر بزرگ و عشق دارم ک واقعا دوسم دارن از خانوادع مامانم ک نگم اصلا از من خوششون نمیاد چون خانوادع مامانم مذهبیون نماز اینا میخونن ولی من ن ی دختر دایی کلاس چهارمی دارم ک خیلی درس عالیع و نماز میخونع و حجاب میکنع و ازین کارا مامانم همیشع اونو میکوبونع تو سرم دختر دوستم همیشع میکوبونع تو سرم چون درسشون خوبع پدر مادر من هیچوقت استعداد های منو ندیدن من عاشق خوانندگی و بازیگری ام ولی همع مسخرم میکنن چون صدام خوب نیست و خوشگل نیستم تا ب چیزی ک میخوام برسم برا همین تنها کسی ک منو از صمیم قلبش باور دارع عشقمع بابام میگع بچع های مردم دنبال دکتر مهندس شدنن بچع ما دنبال خوانندگی ک این حرف منو خیلی ناراحت میکنع.ی رفیق داشتم ک اشتباه کردم بهش اعتماد کردم گفتم عاشق ی پسرم ک دیوانع وار دوسش دارم ولی اون منو بلاک کرد و ب صمیمی ترین دوستم گفت از من فاصلع بگیرع ب جرم عاشقی این حرفارو ازش شنیدم ب دوستم گفتع بود دلم میخواد داد بزنم ک از فاطمع متنفرم ب رفیقم گفتع بود ایندش رو من تو خطر بزرگی داشتم مینداختم ب دوستم گفتع بود ازش فاصلع بگیر ممکنع ایندع توام تو خطر باشع منم ب عشقم گفتم و تا تونستم تو بغلش گریع کردم اونم گریع کرد ولی من دلم نیومد بهش چیزی بگم چون جزو خانوادع نوتلی ها بودم(نوتلی ها خانوادع ای هستن ک بدی هارو با خوبی جواب میدن و فحش نمیدن)دیگع خستع شدم دلم میخواد زودتر 18 سالم بشع چون برنامع های زیادی دارم خستع شدم از زندگی الانم:/

  71. سلام
    من یه دختر ۱۹سالمه ام دوست دختر زیاد دارم اما اصلا پسر طرفم نمیاد چرا؟ زشت نیستم یه قیافه نچرال واقعا سواله برام فک کنم طلسم شدم به قول دوستام خیلی خوش اخلاقم خوش به حالی اونی که شوهر کنه
    واقعا در عجبمممممم خیلیییییی سختهههه هاااا

  72. وقتی شکست دیگه درس نشد

  73. منم اینجوریم.درست میشه.شاید الان خیلی احساس تنهایی کنی ولی مطمئنم یه روز یه نفر رو پیدا میکنی که حالتو خوب کنه.تا اون روز فقط ادامه بده

  74. نابغه افسرده

    من یک پسرم یک پسر شانزده ساله با ضریب هوشی بالا در تست هوش جز دسته نابغه ولی هم مادرم و هم پدرم و هم خواهرم از من دوری میکنند بشون میگم بیاین بغلم هیچکی نمیاد در مدرسه هم نهایتا با یک نفر دوست میشم برای دو روز بعدش میگن ازت خسته شدیم و کلی حرف بارم میکنن وبعضی اوقات بعضی از همکلاسیهام کلی قربون صدقم میرن میگن بیا دوست خوبم این سوال رو برامون حل کن میرم حل که میکنم میگن خدانگهدار و دیگه تا سوال بعدی پیداشون نمیشه نمیدونم چمه که همه از من دوری میکنن خودم میدونم کلی نقص دارم این رو کتمان نمیکنم ولی مگه انسان بینقصی هم هست من واقعا تنهام؟نظرتون چیه به نظرتون مشکل من چیه ؟اگه تونستین به من بگبن ممنون میشم

    • خب منم مثل تو ام خوشم بالاست و خیلی بیشتر از سنم میفهمم من دخترم و 13 سالم هست همه ازم دوری می‌کنند همیشه تو مدرسه هیچکس باهام دوست نیست به جز یه نفر حتی خانواده ام منو دوست ندارن ولی علتش رو میدونم علتش اینه که ما چون هوشمون بالاس یا بهمون حسودی میکنن یا چون هوشمون بالاس حرف های بزرگ می‌زنیم و اونا فک میکنن یه آدم روانی هستیم

    • نابغه ی افسرده اونا یه سری حسود خودخواهن
      من میخوام دوستت باشم اگه تو هم بخوای
      اگه خواستی آیدی تلگرامتو برام بنویس:)

    • تو هیچ مشکلی نداری مشگل تو فقط باهوش بودنته رو هدفات تمرکز کن و فقط به زندگیت توجه کن همین

  75. منم مثل شمام نمیگم از شما بد ترم خوانوادم همیشه دوسم داشتن
    ولی من هرجا باشم احساس تنهایی میکنم
    تو کلاس پیش دوستام همیشه نظاره گرم هیچوقت با جمع نیستم کسی بهم توجه نمی کنه یعنی ایراد از من یعنی اینقدر خسته کنندم
    همیشه به بقیه حسودیم میشه به دخترای دیگه به دوستاشون
    هیچوقت خاطره خوشی از مدرسه ندارم …….همیشه تنها بودم
    فقط موقع های برگشتن تنها خاطرات خوشم از مدرسس
    حتی تو فضای مجازی هم تنهام انگار که اصلا اضافیم

  76. سلام ببخشین وقتی مطالب مفید میذارین نباید با مسائل غیر مفید قاطی میکنین دوست پسر و دوست دختر از جمله آسیب های اجتماعی هستن لطفا این واژه رو پاک کنین از متنتون

  77. منم همینطورم

  78. دقیقا
    بعضی وقتا به خودم میگم وقتی مادر و پدر و حتی خواهر و برادرات دوستت ندارن و میخوان سر به تنت نباشه از بقیه که از هفت پشت غریبه هستن چه توقعی میشه داشت
    همه از من بدشون میاد ولی من همیشه خودم رو مقصر میدونم چون بالاخره اینقدر ادم مرض که ندارن کاشکی من فقط تو این دنیای کوفتی یه دوست ابدی داشتم

  79. مرگ همه چیز رو حل میکنه

  80. سلام پسری هستم نسبتا تپل. وکاری به این چیزا ندارم تنهایی خیلی بد اذیتم میکنه زندگیم وصله به هنذفریمو اهنگام همیشه آدمی بودم که دردای بقیه رو براخودش جمع کردی یعنی هرکسی هردردی داشت امد پیشم من بهش انگیزه دادم ودردشو مثل جارو کشیدم تو خودم کوله باری شدم از درد و ریختم تو خودم هرکیو خوب کردم توف هم تو صورت ما ننداخت رفت جوری فراموش شدم که انگار اصلا وجود نداشتم دلم میسوزه وقتی ادمارو غمگین میبینم سعی میکنم کمکشون کنم ولی خب از این میسوزم‌که به این همه آدم کمک کردم و کسی نگفت اقا تو چطوری مشکل تو چیه اینا گذشت گذشت تا شدم الان که احساس میکنم یه مرد مرده شدم بین زنده باخودم میگم به چه دردی میخوری اخه برا کی ارزش داری. زنده ای که چی براوی ساخته شدی ولی جوابم هیچه. معمولا هم چیزی از خودم بروز نمیدم خودمو شاد جلوه میدم ولی پشت اون لبخند کوله باری از درده پر حرفم ولی میگم بزنم که چی بشه. تنها تنها ترشدم والان از تنهاییم عذاب میکشم نمی دونم اصلا براکسی ارزش دارم یانه اونقد درد کشیدم که دیگه حتی احساساتمو نسبت به کسی نمی تونم بیان کنم و وقتی میفهمم کسی دیگه ایو دوست داره همون جا توخودم احساسمو میکشم
    ولی خوب چرا باید قسمت از زندکی این سهم گند باشه
    چرا من ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  81. نیما اسکندری

    ربطی به ظاهر یا هیکل یا لباس و…نداره من خودم قیافم شبیه بز کوهیه ولی دوست و رفیق زیاد دارم

  82. سلام منم ۱۷ سالمه تو مدرسه تنهام احساس میکنم هیچ کسی دوستم نداره و برای کسی مهم نیستم حتی خانوادم .این حس خیلی اذیتم میکنه .
    مشکلیم ندارم ها همه میگن خوشگلم ولی نمیدونم چرا کسی باهام دوست نمیشه از لحاظ رفتاریم مشکل ندارم یکی راهنمایی کنه

  83. منم مثل تو هستم واقعاً نمی دونم چرا

  84. منم هیچکس عاشقم نمیشه راستش خودم عاشق یه پسره شدم اسمش حمید بود یعنی به طرز خیلی بدی براش غرورمو شکستم و رفتم بهش گقتم که عاشقشم اما اون کلی حرف بارم کرد من خیلی دوست دارم یه نفر باشه خیلی عاشقم باشه پسره خیلی خیلی دوسم داشته باشه برام بمیرم جونشم بده خیلی مهربون و خوش اخلاق باشه اما خب پیدا نمیشه همچین ادمی خیلی هم از خدا خواستم گفتم خدایا من خیلی تنهام یه همچین ادمی رو بهم بده

  85. من حسین ۲۴ سالمه خیلی وقته با پدیده تنهایی دست و پنجه نرم میکنم. خدا بهممون صبر بده کنارم کلی آدم است که هیییچ کدومشون تنها نبودن. من تنها بودم و هستم. هیچ کس واقعا من و نمیخواد انگار طلسم شدم. خدایا خودت یه کمکی بکن

  86. منم یه عمره که تنهام…بالاخره یه روزی تو تنهایی می میرم…مهم نیست…مگه من کی بودم؟چی بودم؟ همه حسهای بدی که ادمهای تنها دارن من از بچگی داشتم و هنوزم دارم.اگه شماها خودتون رو تنها ارزیابی میکنید یا فکر میکنید بقیه دوستون ندارن اما در مورد اینطوری بوده که هطرافیانم علنا گفتن چقدر نچسبه…کاش حداقل ظرف بودم تا نچسب بودنم به دردی میخورد.یه بنده خدهی چهل ساله هز ناکجا آباد….

  87. مشاوره رایگان

    بی کسی و تنهایی

    یکی از مهمترین نکاتی که از همین الان و پیش از پرداختن به موضوع های دیگر باید به آن بپردازیم، تفاوت هایی است که میان تنهایی و بی کسی وجود دارد. این دو هر چند می توانند گاهی به طور همزمان اتفاق بیفتند اما همیشه یکی نیستند. مثلا ممکن است شما برادر، خواهر، همسر، پدر، مادر، دوست و کلا کسی را در اطرافتان نداشته باشید و با این همه احساس نیاز به کسی را هم نداشته باشید.

    احتمال ماجرای برعکس هم وجود دارد. یعنی ممکن است فردی مثل کرت کویین، همه جهان را در کنارش داشته باشد و با این همه احساس تنهایی کند. حالا ببینیم فردی مثل هانا آرنت این موضوع را چطور ارزیابی می کند.

    او معتقد است که تنهایی یکی از ویژگی های آدمی است و هر چند سقراط برای اولین بار این مفهوم را کشف کرده، اما همیشه با آدم بوده است. آرنت در توضیح بیشتر می نویسد که تفکر گفتگوی خاموش آدمی با خویشتن است. یعنی زمانی که انسان فکر می کند، از یک فرد تبدیل به دو فرد می شود، دو نفری که با هم در حال گفتگو هستند: «انسانی که می تواند خود را مخاطب قرار دهد و در عین حال همراه و مصاحب خود باشد؛ در مقابل، انسان بی کس انسانی است که نمی تواند خود را به این دو – تن – در یک – تن منقسم کند. انسانی که به تعبیر یاسپرس در غیاب خویشتن (و به عبارتی یکه و بدون همراه و مصاحب) به سر می برد.»

    از نظر آرنت «کشف بزرگ سقراط این بود که ما می توانیم علاوه بر دیگران با خودمان هم معاشرت کنیم؛ معاشرتی که در روند واقعی تفکر حاصل می شود و امکانی همیشه حاضر برای هر کسی است. هر کسی که دقت می کند کاری انجام ندهد که باعث شود دوستی و هماهنگ زیستن این دو تن در یک تن با یکدیگر محال شود.»

    از همین دیدگاه، انسان بی کس، برخلاف انسان تنها، انسانی است که تلاش می کند هیچ گاه آن گفتگوی خاموش را که در تنهایی روی می دهد و ما آن را تفکر می نامیم، آغاز نکند. او در هراس از خود و مواجهه با نیمه پرسشگرش، دنبال کسی است که با او حرف بزند و به احتمال بسیار، چنین کسی را هم نمی یابد.

    تنهایی با بی کسی متفاوت است. شاید بتوان بی کسی را تنهایی فیزیکی دانست، که نازل ترین احساس تنهایی است و رنج ناشی از آن نیز بستگی تام به بدنی دارد که این تنهایی را با خود حمل می کند. وقتی نتوانیم با افرادی دیگر باشیم یا ارتباط برقرار کنیم، این تنهایی که محصور بودنی طبیعی و فیزیکی نیز در ذات خود دارد، رخ می نمایاند. انسانی که دچار اینگونه تنهایی شده از منظر روانشناسی و جامعه شناسی به فردی منزوی تبدیل می شود که توانایی برقراری ارتباط با دیگران را از دست داده و دچار نوعی انزواجویی شده است. تنهایی در این نوع خود قابل درمان است. اما آن تنهایی دیگر؟ تنهایی از نوع گفتگوی پرمجادله میان دو نیمه انسانی؟ یا قطع ارتباط آن؟ آیا تنهایی را می توان درمان کرد؟ چرا بسیاری احساس تنهایی می کنند؟ آیا تنها بودن بد است؟ آیا تنها بودن با افسرده بودن، یکی است؟

    تنهایی در دنیای ما

    روزگار ما، بسیاری از افراد را در خانه هایشان حبس کرده تا به جای دیدن واقعی آدم ها، از میان دالان های دنیای مجازی برای همدیگر شکلک بفرستند و خوش باشند. ما در فضای مجازی بسیار «قربون صدقه» هم می رویم و جملات محبت آمیز می گوییم اما آیا این کمی از حس محبت خواهی انسانی را جبران می کند؟ آمار کسانی که در همین فضای مجازی احساس تنهایی می کنند، نشان می دهد که جواب این سوال منفی است.

    دنیای ما به دو شیوه انسان ها را تنها و افسرده کرده است. در اینجا حتی شاید بتوانید تنها و بی کس را یکی تصور کنید. در برخورد اول، توان فکر کردن را از ما می گیرد و اجازه نمی دهد به گفتگوی درونی با خودمان بپردازیم، از خودمان انتقاد کنیم، گاهی به تشویق خودمان بپردازیم و خلاصه اینکه انسان های مستقلی باشیم.

    از طرف دیگر، ارتباط های ما را محدود کرده است. شما به سادگی می توانید به این نتیجه برسید که آدم های نسل های قبل، دوستان کمتری داشتند و همین دوستان کم را به خود بسیار نزدیک می دیدند. ما برعکس، دوستان زیادی داریم که تقریبا با هیچ کدامشان احساس نزدیکی نمی کنیم.

    با این توضیح و تفسیر آیا می توان تنهایی را معنا کرد؟ آیا می توان گفت که آدم ها در مواقعی که درک نمی شوند، تنهایند؛ زمانی که با هم صحبت خود در یک راستا نیستند، تنهایند؛ زمانی که از حال و آینده نگرانند، تنهایند؟ آیا می توان پذیرفت انسان ها زمانی که به آینده امیدی ندارند، تنهایند؛ زمانی که از گذشته نالانند، تنهایند؟ یا هنگامی که تایید نمی شوند، تحسین نمی شوند، پذیرفته نمی شوند، با هم همخوان نمی شوند، تنهایند؟

    شاید اگر از این زاویه نگاه کنیم، بیشتر بتوانیم فردی مثل کرت کویین را درک کنیم. او با اینکه در محاصره هوادارانش بود اما هرگز نمی توانست آن چیزی باشد که خود می خواست. او باید آن چیزی می شد که دیگران از او انتظار داشتند. او نیاز به محبتی از جنس خودش داشت و نه طرفداری از جنس افراد بی شمار. شاید اینها دلایل مناسب یا دقیقی نباشد اما دست کم می تواند به ما نشان دهد که انسان هر چه جلوتر می رود، تنهایی پیچیده تری خواهد داشت.

    چرا بعضی ها منزوی می شوند؟

    می گویند افراد به سه دلیل منزوی می شوند. دلیل اول آن است که آنها احساس می کنند که هم صحبتی نمی توانند داشته باشند یا گفتگوی با خویشتن را از گفتگوی با افراد دیگر، بیشتر دوست می دارند. به قول حافظ «دلا خو کن به تنهایی، که از تن ها بلا خیزد/ سعادت آن کسی دارد که از تن ها بپرهیزد».

    اما کسانی دیگر هم هستند که به دلیل انزوایی که جامعه بر آنها تحمیل می کند، به کنجی می خزند و تنهایی خودخواسته ای ندارند. این دسته، نه تنها از بیرون احساس تنهایی می کنند، که از درون هم خالی اند. در نتیجه تنهایی دردآوری دارند. دسته سوم، افرادی هستند که تنهایی منفعل دارند.

    تنهایی این دسته از افراد به این دلیل نیست که بخواهند تنها باشند. حتی در بسیاری از موارد، جامعه هم فرد را نفی نمی کند. در این شرایط سوم، فرد به انزوا پناه می برد چون می خواهد از این مسیر، توجه دیگران را به خود بیشتر جلب کند. این امکان وجود دارد که افرادی که از جامعه دور می شوند، می توانند بار دیگر توسط جامعه دیده شوند.

  88. دقیقن منم همیشه میبینم کا توی مدرسمون کسی که مغرور و گند دماغ و سلیطه و زورگو تر از بقیس همم میرن سمت اون و کلی پاچه خواریشو میکنن .
    اما من از یه استاد بزرگی شنیدم که ادما هم جنس خودشونو جذب میکنن مثلا یه اکیپ بچه منفی هیچ وقت با یه اکیپ بچه مثبت دوس نمیشن شاید ماهام بهتر از اونا هستیم که واقعا هستیم .شاید ماها چون بلد نیستیم دروغ بگیم زورگو باشیم مغرور و گنده دماغ باشیم این جور ادمام جذبمون نمیشن و خب ادمایی مثل خودمونم کمن.

  89. دقیقن منم همیشه میبینم کا توی مدرسمون کسی که مغرور و گند دماغ و سلیطه و زورگو تر از بقیس همم میرن سمت اون و کلی پاچه خواریشو میکنن

  90. اگه کسی میتونه با مشکرت کردن بهم کمک کنه لطفا دریغ نکنه چون واقعا نیاز به کمک دارم مشاورم رفتم ولی بی فایده بود☹

  91. حتی گاهی فک میکنم من اشتباه میبینم به خودم شک میکنم و میگم خدایا مگه من چم شده که دیگه مثل قدیم پسرا سمتم نمیان نکنه ایینه منو اشتباه نشون میده چند وقت پیشم دوسم گفت ک دوست دوست پسرش از من خوشش اومده و من بدبخت کلی ذوق کردم ولی نگو داشتن منو ایسگاه میکردن و نزدیک ۱ ماهه ک منو الاف خودشون کردن اینم بگم ک من دختر پرانرژی و باحالی هستم اما از کلاس اول تنها بودم اصلا انگار قسمت اینه ک تنها باشم با هرکی ام دوست میشم فرداش میره با یکی دیگه که اصلانم دختر با اخلاق و خوشگلی نیست

  92. من یه دختر ۱۸ سالم و باورتون نمیشه فک کنم از همه شما بدبخت ترم من پوست سفیدی دارم و لبام پر و موهامم لخته نمیگم خیلی خوشگلم اما زشت نیستم خیلیا بهم گفتن خوشگل یه سریام گفتن زشت راستش من توسن۱۴و۱۵ سالگی کلی پسر دورم بود و همه ازم تعریف میکردن و همه چیز خوب بود تا اینکه کلا ورق برگشت با اینکه من تغیر خاصی نکردم ولی یهو دیگه از ۱۰۰پسر دورم ۱نفر موند ازم ایراد میگرفتن باورتون نمیشه یکی ب من میگفت تو ذغالی یکی میگفت موهات فره درحالی ک اینطوری نبود

  93. من خیلی تنهام ۳۰ سالمه هنوز ازدواج نکردم پسر مورد دلخواهم هیچ وقت پیدا نشد

  94. بچه ها فک نمیکنین یکی هس اون بالا بالا ها عاشق هممونه دوسمون داره وختی ی کسی مثه اون دوسمون داره مگه مهمه کسی دوسمون داشته باشه فقط باید برا خودمون ارزش قائل باشیم و برا اون زندگی کنیم عاشقش باشیم یکم ک بگذره تاثیری ک تو زندگی میذاره یه معجزس وختی اون بالایی عاشقت باشه مگه میشه بنده هاش نباشن تجربه کردم میگم ..امیدوارم ب منبع اصلی عشق برسین ک ۷۰مرتبه مهرش از مهر مادر برا بنده هاش بیشتره .

    • اینی که گفتی تنها دلگرمی من برای ادامه دادن این زندگیه

    • یه بدبخت تنها

      اگه دوسمون داره پس چرا کاری کرده تا تنها باشیمو تنها بمونیمو توی تنهایی و غم بمیریم؟

      • برای رشد روحت برای اینکه تک تک ماها به صورت متفاوت یا کمی مشابه خوبی ها و بدی هایی داریم ،پشت این غم و اندوه و امتحانات درس بزرگی هست برای رشد قسمت های نا درست روحمون ، مطمعن باشید همه مشکلاتی دارن همون طور ک تو قران گفته شده ما انسان را در سختی آفریدیم، عمر کوتاهه بچه ها به فکر خودتون باشید ضعفای شخصیتی و روحیتون با دستورات خداوند پرورش بدید،نمازاتونم ک حتما باید بخونید درست و صحیح یادش بگیرید. و بخونید ، با خدا هر روز حرف بزنید کلی دعا کنید ، با معصومین ارتباط بگیرید و بخونید آرامش درونیتون تامین میشه و متوجه اززش و جایگاهتون خواهید شد و با جون و دل از سختی ها به خوبی عبور کنید

  95. منم یه دخترم یه دختر چه ارزویی داره غیر اینکه یه عالمه دوست بینشون باشه و باهاشون خوش و بش کنه تو سختیا کنارش باشن.ولی من از کلاس اول از همون موقع که پامو گذاشتم مدرسه تنها بودم.حتی تو خانوادم کسی منو دوس نداره.وقتی همش بهت بگن روانی، دیوونه.نمیگم زشتم ولی معتقدم ادما کسایی که خوشگلن رو بیشتر دوس دارن قیافم معمولیه مثل همه ولی هرکی اومد پیشم دو سه روزی موند ولی رفت و دیگه پشت سرشم نگاه نکرد.هیچ کس حتی مامانمم ازم خوشش نمیاد هیشکی

    • منم همین آرزو رو دارم ولی باور کن منم مث شما تو خماری خیلی چیا موندم ..خماری داشتن ی رفیق ی همدم ی عشق خوب همه چی از من گرفته شده من هیچی ندارم هیچ کی منو دوست نداره همه دخترا کلی رفیق دارن و کلی براشون ارزش قائل میشن اما من ن رفیقی دارم ن کسی دوستم داره ..آخه من مگه چیم از بقیه کم ترع خدا ب همه زیبایی داده خیلی زیبا نیستم اما زشتم نیستم اخه این چ قانونیه مزخرفیه ک مردم این زمونه دارن هرچی خوشکل تر باشی بیشتر طرفدار داری پولدار ک بت می‌چسبن اما هیچ کی جنبه های اخلاقی براش مهم نی همش ملاک نزدیک شدن ب طرف رو چیزای پوچ قرار میدن ..اخه چرا افرادی مث من باید تنها بمونن بدون رفیق چرا هیچ کی منو آدم حساب نمیکنه باور کنین منم انسانم منم دوتا پا دوتا دست دارم اخه فرق من مگه چیه …؟

  96. اگه جای من بودی چی؟درکت میکنم منم هیشکی دوسم نداره حتی مامانم:)

  97. سلام اسمم امیرحسین ۱۵سالمه از قیافم بدم میاد سرم همیشه پایینه جبو دخترا جلوی بچه ها هم درست نمیتونم حرف بزنم ی جورایی میترسم بیشتر اوقات که مردم نگاهم میکنن میخوام بدونم چرا من چمه زشتم بدتیپم ی مدته به خاطر استمنا لاغر شدم جلوی آینه برم زود فرار میکنم بیشتر روز تنهام رفیق هم دارم ولی دوست دختر ندارم بلد نیستم حرف بزنم چون کارام متفاوته دیگران بهم ی مدت میگفتن تومخی ولی من تو اوقات تنهایی سرسنگینم فکر کنم چون زیاد تنهام کسی پیشم باشه نمیتونم خودمو کنترل کنم رفتارم بچه گونه میشه ولی حتی تو کارامم خیلی موفق تر از دیگران بودم من فط میخوام ی دوست دختر داشته باشم ولی نمیتونم از کجا شروع کنم ؟

  98. سلام.من ۱۵ سالمه من در مدرسه اونجایی که ضاهرشان خوبن خیلی حسودی میشه
    احساس تنهای دارم فکر می کنم ظاهر بده.
    چون هیچ کس مرا دوست نداره.
    احساس می کنم دل تیکه تیکه شده
    هیچ کس به من نزدیک نمی شه
    میگه این دختر افسردگی داره

  99. سلام منم مث همه ی شماهیشکی دوسم نداره وخیلی تنهام ٬۱۹سالمه ولی ازهمون بچگی تنهابودمو کسی دوسم نداشت ی سریاتون میگین ادم بایدخودشو دوس داشته باشه تادیگرانم دوسش داشته باشن باید بگم ک این فقد ی حرفه حرفی ک مثلن میخان ب ما راه حل بدن ولی باگول زدن خودمون نمیشه ادم نمیتونه حقیقتو انکارکنه وقتی میبینه بدون هیچ حرف بدی ک زده یا کار بدی ک انجام داده همیشه تنهاش گذاشتن … من خودم چندین بار با چن نفر دوس شدم یکیشون ک خیلیییی ازم خوشش اومد اما وقتی منو ازنزدیک دید فرداش نظرش عوض شد و انداخ گردن من ک تو بدی و فلانو اینجورحرفا ، ازخدا گله دارم و بینهایت ازش دلخورم ک‌ منوخوب نیافریده همش فک میکتم خیلی زشتم بعضی وقتا باخودم‌ میگم خیلی حال بهم زنم 🙂 من هزارتا درد و مرض و مشکل و سختی دارم تو زندگیم ک هرکدومشون کلی عمیق اینک حس میکنم کسی دوسم نداره هم داره‌عذابم میده الان ازخدافقد مرگمو میخام ک اونم نمیده

  100. سلام من محسن هستم ۱۸سال سنمه تنهام کسیو ندارم همیشه مشغوله کارم احساس میکنم تنهایی تنهام هیچکسی پشتم نیس فک میکنم همه بخاطر جیبم باهام هستن اگه کسی راهی بهتر داره معرفی کنه

  101. حتی اگه کار خودمو بکنیم باز تنهایم

  102. ۱۹سالمه وحس میکنم هیچکس دوسم نداره حتی خونوادم ولی ی عشقی دارم ک زبونن میگه دوسم داره ولی نمیدونم چرا نمیتونم باورکنم فک کنم بخاطر اعتماد ب نفس پایینمه اعتماد ب نفس من زیره صفره نمیدونم چیکارکنم؟؟

  103. سلام دوستان،،،من برعکس خیلی از شماها اغلب سعی میکردم خودم بسمت دوستی با بقیه پیشقدم باشم و دلش رو بدست بیارم تا به این لحظه هم همینطور بودم ولی هیچ کس قدرم رو ندونست….من نمیشه تو روابط عاطفیم حتی حاضر بودم جونم رو برا مخاطبم بدم ولی نمیدونم چرا همش شکست میخوردم،،،،من به این نتیجه مهم رسیدم که الان کلا آدمها وارون شدن از آدمهای مغرور و بی لیاقت و هرزه خوششون میاد،،آدمها وارون هستن جون دنیا وارون شده،بی ارزشی ها ارزش شده،صداقت دیگه بهایی نداره درستی و روراستی هیچ ارزشی نداره،،،،،من هم خوشگلم وهم قدبلند و مهربون و صمیمی،ولی خیلی تنهام دیگه از همه بیزار شدم

    • میشه باهم اشنا بشیم

    • دلیلش اینه ک اون آدما لیاقت شمارو نداشتن و شما نمیدونی ک در آینده چ اتفاقاتی در کنار اون آدما میخواسته برای شما رخ بده بعضی مسئله ها به ضرر آدمه و صلاح نیست اون رابطه یا اون دوستیا شکل بگیره شاید تو ی تایمی از زندگی به پست بعضیا بخوریم که واقعا باعث آرامشمون باشن

  104. سلام .باز شما ها خوبین من همیشه دورم شلوغ بود ولی بازم تنها بودم .از خودم متنفرم فقط می‌خوام بمیرم

  105. بچه ها من خیلی تنهام.۲۵ سالمه وتاالان هیچ دوستی نداشتم واین عذابم میده.اعتناد به نفسم خیلی پایین اومده بااینکه ازنظربقیه خیلی چهره جذاب دارم وقدبلند هستم وحتی بهم میگن مثه مدل ها میمونی ولی باسمت هرکی رفتم باهام دوستی نکرد.نمیدونم خودمم یه چیزایی توآدم های دورواطرافم میبینم ک جذب هرکس نمیشم واین قدرت رو دارم ک آدم های دروغ گوروتشخیص بدم و حس کنمواین باعث دورشدن خودمم ازبقیه میشه.اکثرادرظاهرباهام خوب ارتباط برقرار میکنن اما درباطن نه.الان قلبم احساس سنگینی میکنه و هیچ انگیزه ای ام ندارم.کسی ام منو دوست نداره.خسته شوم ازین دنیایی ک آدم های خودخواه داره.همرو باید درک کنم ولی کسی نیس منو درک کنه.دوست دارم برم ی جا دور ک کسی نباشه..
    ایشالا که کسی توزندگیش تنها نباشه.کسی ام عشق زندگیشو از دست ندهکسی ام باهاتون بازی نکنه

    • اینکه میگین شما خوب فرد دروغ گو رو تشخیص میدین بخاطر اینه که شما خودتونم خیلی خوب دروغ میگین اینارو متوجه میشین من خودم خیلی راحت دروغ میگم کسیم متوجه نمیشه و اگ‌ کسی هم دروغ بگه خیلی راحت متوجه میشم

  106. بچه ها منم خیلی تنهام.
    با اینکه مدرک بالایی دارم و همیشه از نظر درس بهترین بودم و خیلی کمک به پدر و مادرم میکردم اما حس میکنم پدر و مادرم منو کمتر از خواهرای دیگم دوست دارن. چون من خیلی سرو زبون ندارم. همیشه تو تنهایی خودم بودم و قاطی دیگران و حرفاشون نمیشدن.
    مثل همتون تو مدرسه خیلی دوست نداشتم. هر سال فقط یه دوست داستم. اگه نمیومد مدرسه من داغون میشدم تو تنهایی.
    سر کار نمیرم. چون خوشم نمیاد.
    الانم کلاس متفرقه میرم خیلی سختمه چون همه با هم خیلی فابریکن اما با من بخاطر مدرکم و سنگین بودنم قاطی نمیشن. حتی اغلب تو بحثا چون خیلی رک و جدی ام دچار مشکل میشم باهاشون.
    البته من ازدواج کردم و همسرمو بینهایت دوست دارم اونم عاشقمه. خانواده همسرم هم خیلی باهام خوبن ولی یکم دورن و فقط هفته ای یه بار میتونم ببینمشون.
    بچه ها چرا بعضیا مثل ما انقدر تنهان. بعضیا انقدر رفیق دارن و با همه راحتن؟؟؟ من خیلی سختمه بخوام با کسی قاطی بشم.
    دلم میخواد برم مشاور اما روم نمیشه. خیلی بد دردیه

    • خدایی منم مثل توام با افراد خاصی بُر می خوریم دوست کم داریم اگر به قول تو اون دوستم نمیومد مدرسه من به شدت تنها بودم یکی دلایلش اینه که شاید توقعمون خیلی بالاس و شاید افرادو گلچین میکنیم

    • سلام
      دقیقا منم مثل شمام ۲۱ سالمه فکر نمیکردم کسی بخواد بااینجور آدمی مثل شما که منم اخلاق مشابه شما رو دارم ازدواج کنه
      خیلی از حالت رفتاری راضیم و اکثراوقات عاقلانه تصمیم میگیرم
      و اینکه گفتید ازدواج کردید و همسرتون عاشق شماست
      خیالم راحت شد نمیترشم خخخخخخخخخ
      هرکسی اخلاقی داره دیگه اخلاق شما هم اینجوریه ولی شما تنها نیستید
      ولی اینکه میگید کار نمیکنم و خوشم نمیاد یعنی چی شما یکم ترس هم دارید من باارتباط برقرار کردن بابقیه نمیترسم حتی محیط کارم ولی زود مچ نمیشم یا اصلا مچ نمیشم که همکارام یکجور دیگه باهام رفتار میکنن خیلی سنگین تر به قول شما

  107. سلام آغا این حرفا چیه من به خودم تلقین کنم که خودمو دوس دارم بقیه هم منو دوس دارن این حرف نمیشه

  108. من یه پسر ۲۱ ساله ام هیچکس دوستم نداره با هیچکی تا حالا بیرون نرفتم تنهای تنهام 🙂

  109. کامنت هارو خوندم همونطور که فک میکردم اثرا نوجون هستن خوب این جور افکار تو نوجونی معمولیه مخصوصا که یه عده صورتشون شروع میکنه به جوش زدن که باعث میشه اعتماد به نفسشون پایینتر بیاد خود منم همینطوری بودم خیلی کم دوست داشتم ولی یکم بزرگتر شین خو به خود اوکی میشه اکثرا مگه مشکل چیز دیگه ایی باشه حداقل برای من که خود ب خود درست شد البته هنوز عادت حرف زدن با خودمو دارم چون خیلی وقتا فک میکنن اطرافیانم نمیفهمن چی میگم (منظورم این نیست که درک نمیکنن من یه عادتی دارم خیلی کتاب میخونم تو هر زمینه ایی و وقتی میخوام در مورد این کتاب ها اکثرا تاریخی یا علمی با بقیه رف بزنن اصن نمیفهمن چی میگم )

  110. سلام,منم این مشکل رو دارم .از مهدکودکم یادم میاد که کسی باهام دوست نمی شد حتی مربی ها هم حوصلمو نداشتن !هر وقت میرفتم سمت گروهی از بچه ها هلم میدادن عقب برو اونور ما نمیخوایم تو بیای. ابتدایی هم همینطور بود سال های بالاتر زور میگفتن بهم همکلاسی هام هم دو سه دختر بودند که رئیس یک اکیپ بودن تو هر کدوم میرفتم نمیراشتون باهاشون همراه شم همینطور گذشت تا دبیرستانم. فقط روز به روز اعتماد به نفسم کمتر شد و در عوض وزنم بیشتر!حتی یادمه تومهمونی های خانوادگیم ک می رفتیم بچه ها مسخرم میکردن و اجازه نمیداند باشون بازی کنم. همین شده که الان حتی روم نمیشه پشت تلفن با نزدیکامم حرف بزنم چه برسه غریبه!حتی با ۱۸ سال سن روم نمیشه برم برا خودم خرید کنم یا حرکت اجتماعی دیگه.همین امسالم با این وضعیت کنکورم رو خراب کردم چون هیچی نخوندم براش چون مثل همیشه خودمو از پیش باخته میدونستم.البته بعضی موقع ها به خودم دلداری میدم میگم اگر با چارتا آدم بیکار نبودم جاش چنتا کتاب خوب ,فیلم خوب خوندم و دیدم .اطلاعات عمومی کسب کردم .یعنی تنها چیزی که کسی یه وقت میخواد با من حرف بزنه همینه چون از هر چیزی یه سر رشته داشتم !میومدن تا مشکلاتشون رو حل کنم!منکه به جنس مخالف فکر نمیکنم چون همجنسمم نمیتونم جذب کنم.با حرف اون کامنت ک گفت بعضیا یه هاله منفی دورشون دادن شدیدا موافقم این همیشه تو فکر من بود ک مشکل منم همینه چون واقعا خودم سنگینی این انرژی منفی رو حس میکنم.بعضی موقع ها به انرژی درمانی و این چیزا فک میکنم ولی بعد میبینم که برای هر کاری خستممممم.

  111. این قدر به فکر این نباشید که کی دوستون داره کی نداره کی توجه میکنه کی نمیکنه
    … فاز خودتونو داشته باشید، استایل مخصوص به خودتونو داشته باشید… اگه زیادی لاغری خب برو ببین چه تیپ لباسایی باحالت میکنه یا برعکس اگ چاقی… لزوما هم قرار نیست با اون تیپ لباس مخصوص ب خودت خوش تیپ عالم بشیاا!!! نه همچین چیزیم نیست ولی در عوض یه ادم باحال میشی که با خودش حال میکنه.
    اگه فکر میکنی افسرده ای برای در اومدن از افسردگی نمیخواد حالا یه روزه سعی کنی ادم شاد و خوشبختی بشی! عوضش میتونه یه ادم تلخ و واقع بین بشی که از الکی خوش بودن خوشش نمیاد.
    اگه تو خونه همه بر خلاف عقیده شما نظر میدن خب تو هم بشو یه ادمی که عقاید اونا رو به سخره میگیره بنظرم هیچ عیبی هم نداره. با هر ادم نفهمی باید مثل خودش رفتار کنی.
    و حرف اخرم به همه شماهایی که میاد اینجا از تنهاییاتون میگید :
    من همتونو دوست دارم
    با اینکه نمیشناسمتون…
    شاید بازم بیام براتون نظرامو بنویسم
    بوس بوس فعلا

  112. سلام
    یه مدته اعتماد به نفسمو از دست دادم هیچکسم ندارم باهاش حرف بزنم پدر و مادرمم درگیر کار و زندگیه خودشونن چند بار خواستم باهاشون حرف بزنم حتی ۲۰ ثانیه هم گوش ندادن
    انگار کسی منو نمیبینه
    دستام میلرزن، گوشه گیر شدم دیگه خودمم نمیخوام با کسی حرف بزنم
    فقط منتظرم که بگذره این عمرو تموم شه این زندگی

  113. من که از همون اول نه مامان و بابام دوستم داشتن نه هیچکس دیگه ای

  114. سلام به همه
    اقا بهترین راه حل اینکه هر کی که دوستت نداررو با یه مشت سنگین بفرستش اون دنیا

    • من به نظرات دیگران نسبت به ظاهرم اهمیت نمیدن ولی از اینکه هیچ کس نیست حتی نیم ساعت باهاش حرف بزنم هفته به هفته میگذره ومن هیچ آدمی زادی رو نمی‌بینم فقط در و دیوار خونه و بچه هام که فقط نیاز به رسیدگی دارن و من درد دارم و نمیتونم زیاد حرکت کنم
      از یه طرف دلم برای بچه هام میسوزه
      از طرفی از اینکه همه کارهام مونده و نمیتونم انجام بدم و از یه طرف دیگه بچه ها بیشتر ریخت و پاش میکنن و خرابکاری خسته شدم کاش می مردم و این همه تنهایی نمیکشیدم و بچهام رو که هم مادر دارن هم بی مادرن اینطوری نمیدیدم

  115. نمیدونم چی بگم .. اما .. خستم

  116. سلام من ی دختر ۱۹ساله هستم.من تو مدرسه همیشه تنها بودم .هیچ کس طرف من نمیومد ومنهم اصراری نداشتم ولی نمیدونم چرا همیشه دوستام منو با یکی از دوستای دیگم مقایسه میکردن و میگفتن اون زیباست درحالیکه من ازشون مقایسه نخواسته بودم .چرا با من فقط ا ین رفتارو داشتن؟این حسادت بود یاا ی نیروی درونیه که در بعضی ادمها وجود داره؟
    نیرویی که ادمارو دفع میکنه از خودش؟یا شاید باعث ایجاد حسادت میشه.به هر حال این موضوعات منو خجالتیم کرده.و چاق تر شدم روز به روز .اما این وضع رو درست خواهم کرد ام شااالله.ولی کلا منطق این ادمارو که هی بیخودی میان نظر میدن و نمیفهمم.راستی بگم که برای من صفر و صد خیلی صدق میکنه ی سریا انقد تعریف میکنن اخرش میگن ازتوخوشگلترر و مهربونتر نیس ی سریا هم مث دوستای مدرسه کلا میگن خیلی زشتی.نظر شما چیه؟شماهم مث من گیج شدین؟رقی

    • وااااایی دقیقن دقیقن منم مثل شمام یه سریا به من میگن قیافت شیرینه و خوشگلی و مثله اروپاییا هستی یه سریا میگن زشتی.یه سریا میگن پوستت مثله شیر برنجه یکی میگه زردی حتی یکیم ام میگفت سبزهولی بنظرم سلیقه ای هستش و بعضیا سطح توقعشون از زیبایی خیلی بالاست

      • نباید به حرفشون توجه کنی نظر خودت مهمه شاید اون سریا حسودی میکنن یا اون سریا خودشیرینی میکنن

  117. دوستان نمیخوام بتون دروغ بگم من صورتی سبزه جوش هم تو صورتم ندارم و خوش اندامم هستم ورزش هم میکنم موهای بلندی دارم که بعضیا حسرتشو میخورن مشکلم اینجاست که همه منو دوست ندارن هر کاری کردم واسه رفیقام با اینکه دخترم و بعضی کارا واقعا واسه یه دختر سخته انجام بده ولی بازم بخاطر رفیقام انجام دادم منظورم از کارا کارای بد نیست منظورم اونا هرچی خواستن انجام دادم تا حدی که میخوان غرورمو بشکونن ولی من تاحالا غرورمو نشکستم که الان بخوام بشکونم واسه کسایی که خوبی خودم به چشمشون نیود و همیشه اکثر دخترا بهم میگن تو سیاهی و قیافه نداری امروز یکی از دخترا بهم گفت تو خیلی چندشی خیلی بدم میاد ازت نمیدونم چرا اینجوری بم میگن مگه من چه گناهی کردم که اینجوری باید تقاص بدم با اینکه رو اندامم و موهام وچشام حسادت میکنن ولی هی بهم میگن سیاهی من سیاه نیستم سبزه ام ولی حتی از خودم هم متنفرم روزی هزار بار ارزوی مرگو میکنم تا اینکه یه دختر تنها باشم خیلی سخته بخدا دارم دیونه میشم

  118. منم خیلی تنهام با اینکه سن و سال نوجوانی و …رو پشت سر گذاشتم که احساساتی بشم اما انگار حرف آقا یا خانم تقلبی درسته که واقعا نمیشه کاری کرد و انگار مهرش تا ابد رو پیشونی آدم میخوره

  119. ادم انقدر افسرده باشه تو این سن کمش مرگ فقط آرومش کنه…. هیییی

  120. من مطلب ها تونو خوندم مرسی بابت کمکتون ولی برا من فایده ای نداشت تنهایییی دیونت میکنه

  121. من یپسر بیست سالمم خیلی جذاب و تو دل برو هستم اعتماد بنفس فوق العاده خوبی دارم تمام ادمای ازرافم از من خوششون میاد ولی من نسبت ب همه شون بی تفاوتم…دوس ندارم باهیچکس رفیق باشم نمیدونم دلیل اصلی چیه؟توصیه من ب همه شماها اینه تا وقتی خودتونو دوس نداشته باشید بقیه نمیتونند شمارو دوس داشته باشند

  122. باید صبر داشت…

  123. سلام منم ارمانم خیلی وقته احساس میکنم کسی منو دوست نداره هرکاری کردم ولی نشود چیکار کنم دارم دیونه میشم

  124. شما میگید تلاش کن تا موفق بشی ولی وقتی از همه طرف درا ب روت بسته میشه چی وقتی نمیتونی هیچ کاری بکنی چی
    تو دنیای امروز فقط کسایی دوسداشتنین ک واسه طرف مقابل سود داشته باشن الکی خودتونو گول نزنید

  125. سلام من هیفده سالمه و هم خیلی خوشگلم هم خیلی خوش اندامم هم خیلی خوش لباس و خوشتیپم اما تنهام و هیچ کسی دوسم نداره…همه بهم میگن خوشگل و خوش اندام و خوش لباسم اما هیچ دوستی ندارم٬تنها دوستم گوشیمه.
    داداشام همه یه عالمه رفیق دارن ولی من حتا یه رفیق هم ندارم:))همیشه به مامان بابام و به داداشام میگم که دارم با دوستام میرم بیرون اما تنها میرم:((تنهایی میرم تو پارک قدم میزنم و میرم قهوه خونه قلیون میکشم.
    تو مدرسه هیچ دوستی نداشتم همیشه افسرده میشدم وقتی میرفتم مدرسه.
    خیلی مهربونم خیلی پایه و باحال و جالبم ولی نمیدونم چرا هیچ دوستی ندارم.
    به همه خوبی میکنم ولی هیچ کسی به من خوبی نمیکنه.
    به هرکی هم خوبی میکنم ازم سو استفاده میکنه.
    حتا دیدم که اونایی که خیلی سنگ دل هستن یه عالمه رفیق دارن ولی من هیچ کسی رو ندارم.
    تو خونواده هم کسی با من حرف نمیزنه.
    همه تو خونواده جمع میشن کنار هم با هم میگن میخندن ولی من همیشه تنهایی تو اتاق میشینم.
    هم خوشگلم هم خوش اندام هم خوش لباس و خوش تیپ هم سفید هم ورزشکار هم پر حرف هم باجنبه هم خیلی پایه هم جالب ولی هیچ دوستی ندارم نمیدونمم چرا:((ایا خدا میخواد منو عذاب بده یا من ساخته شدم که تنها زندگی کنم و تنها هم از دنیا برم.

    • دقیقا…
      ما هم دوستداریم ی روز عاشق بشیم ، دوست داریم به همه کمک کنیم ، خوب باشیم …
      من ی مدت اعتماد بنفسم خیلی بالا رفت و انگار داشتم به همه ارزوهام ( همونایی که فقط تو فیلما میدیدم ) نزدیک میشدم ولی نمیدونم چیشد یه دفعه همه چی از هم پاشید…
      شدم ادم بده ی قصه ، قبلا اشکم درمیومد ولی الان دیگه هیچی…
      همه چی جلو چشم شد دروغ …
      انگار همه دارن فیلم درمیارن … همش دروغ ، ریا ، نامردی…
      نمیتونم باور کنم خوبی تو این دنیا هنوز وجود داره…
      قبلا حاضر بودم واسه خیلیا حتی جونمم بدم ولی الان!!!
      من اگه اعتماد بنفس داشته باشم میگن مغرور!!
      اگه نداشته باشم ی چیز دیگه…
      الان دیگه انگیزهمو واسه زندگی از دس دادم نمیدونم ،،، خدارو هم نا امید کردم …
      کلا کاش نبودم …
      کاش سرطان میگرفتم راحت میشدم…..
      پسرم: ۱۷ ساله

    • سلااام وااای اومدم کامنتتو دیدم ماله ۵ ساله پیشه!!!!! پسررر البته نوع حرف زدنت چرا دخترونس؟!!

  126. سلام منم تنهام و هیچکس دوسم نداره و با اینکه برنامه ریزی میکنم مهارتهامو بیشتر کنم اما بازم تو کارم گره میوفته و اون اتفاق خوبی ک فکرشو میکنم نمیوفته.
    به چیزای خوب ک فکر میکنم برعکسش اتفاق میوفته.

  127. من کلا تنهام سنیم ندارم ۱۴ سالمه ولی هیچکی اصن حوصلمو نداره وقتی حرف میزنم هنه اعصبانی میشن همه ازم دور میشن حتی مادر،پدر،دوستام هیچکی حوصله نداره ولی اگ اونا کسیو بخوان ک باهاش حرف بزنن همیشه هستم ک دلداریشون بدم اخه انصافه؟مگ من چ گناهی کردم؟زشتم نیستم ولی خب خوشگلم نیستم ولی هیچ دوستی ندارم خسته شدم دیگه من ب کسی حتی حرفیم نمیزنم ولی بازم هیچکی منو نمیخواد

  128. منم امروز این سوال ب ذهنم رسید ک چرا کسی منو دوستنداره
    یکم ک فکر کردم ب این نتیجه رسیدم مگه من خودم خودمو دوسدارم ,!؟باید اعتراف کن یه ادم معمولیم,بی انگیزم,میتونستم بهتر از این باشم ولی برای خودم زیاد زحمت نکشیدم
    خواستم بگم ب خودتون اهمیت بدید ,اون وقت نظرتون نسبت ب این موضوع تغییر میکنه
    برای همتون ارزوی بهتر شدن,موفق شدن ,میکنم

  129. سلام
    من یه پسر ۱۷ ساله هستم لاغرم و برای همین هم فکر می کنم هیچ کس منو دوست نداره
    و این و تا به حالا به کسی نگفتم
    و الان هم این و می نویسم فکر می کنم شما ها دارید به من می خندید
    من وقتی با کسی رو به رو میشم و از او خدا حافظی می کنم و راه می افتم فکر می کنم پا هایم سنگین هستن و نمی تونم راه برم
    همش دارم به خود کشی فکر می کنم
    حتی از دیدن خودمم تو آینه خجالت می کشم
    حالا میشه شما به من کمک کنید

    • منم نسل توهم

    • من حاضرم بات دوست بشم… جدی میگم

    • سلام اصلا این چیزا مهم نیست لاغر هستی خودتو همین جوری دوست داشته باش وعاشق خودت باش

    • بمیرم برات داش،منم مثل خودتم
      ماها سرنوشتمون همین بوده،تا برای کسی سودی نداشته باشیم سمتمون نمیان
      چون زورمون به خیلیا نمیرسه،همیشه مسخره میشیم،همیشه بهترین ها رو دیگران دارن
      همیشه این ما هستیم که خودمونو گول میزنیم،که یه برتری هایی داریم
      ما ، عشق دخترا رو هیچ وقت به دست نمیاریم
      ما، سرانجام اونی میشیم که کینه بزرگی تو قلبمونه و در آینده سر کسایی که باهامون بد تا کردن ،بد میاریم

      • دقیقا همینطوریم

      • سلام
        اخ چی گفتی امیر جان یعنی فک کنم دو قلو هستیم من همیشه بخاطر مسخره کردن در مدرسه همیشه بی ارزش می شدم دوستام منو ترک می کردند

        هی خدا

        این چه روزگاریه برای ما درستش کردید

        کاش تو همون بچگی از گرسنگی می مردم و از این دنیای جهنمی نجات پیدا میکردم.

        ای روزگار بد.

      • به جای عقده ای شدن و کینه ورزی روی نقاط مثبتت فکررکن و تلاش کن خودت به خودت اول باور داشته باشی اینکه ما بدبختیم ودفلانیم و …وقتی خودت خودتوومیکوبونی از دیگران توقع نداشته باش

      • دست گذاشتی رو دلم که خونه

    • سرت تو کار خودت باشه و سعی کن برنامه هدف خودتو داشته باشی تا همه واست سر و دست بشکنن

  130. سلام با تلقین و تکرار یه سری کلمات چیزی تو دنیای واقعی عوض نمیشه-اینکه بگن به خودت تلقین کن دوست داشتنی هستی و …یه تعداد خیلی کمی از ادما اینجورین -یعنی اینجوری بدنیا میان فلاسفه قدیم میگفتن یه سری هاله انرژی منفی اطراف بعضی از مردم هست که باعث میشه دیگران نخوان بهشون نزدیک بشن-یکم خرافات بنظر میرسه اما به حقیقت نزدیک تره من خودم پیش چند تا مشاور رفتم کسی اعتراف نکرده که نمیتونه درستش کنه اما واقعا نتونستن درستش کنن دوست داشتن و دوست داشته شدن یه نیازه نمیشه از نیاز دست کشید مثل این میمونه که بخوای از اب خوردن دست بکشی من تقریبا از ۱۶ سالگی متوجه این قضیه تو خودم شدم الان تقریبا ۲۶ سالمه خیلی وقتا از تنهایی با خودم حرف میزنم این حالت دوست نداشتنی بودن یه ذهن فوق العاده مقایسه گر بوجود میاره همیشه خودتون رو با دیگران مقایسه میکنید-نه دوست من تو مشکلی نداری اما اینکه کسی دوست نداره عین حقیقنه واقعا ارزوم بود که بتونم بهت امید بدم اما خودم از هر راهی بگی تلاش کردم نشده که نشده-یادمه بدک فوتبال بازی نمیکردم من یه طرف میموندم تو یه بار ۸۰۰ تا روپایی میزدم و ۷ نفر باهم نمیتونستن اونقدر بزنن ولی بازم تو فوتبال بازیم نمیدادن-کم کم تمام اعتماد بنفس ادم از بین میره افسرده میشی -از ته قلبم دوس دارم که مشکلت بر طرف بشه-ارزوی موفقیت…

  131. به جهنم که فکر کنن یه مشکلی دارم
    آره اصلا من سراسر مشکل و ایرادم هیچکسم دوسم نداره
    به درک.

  132. سلام به همگی
    به نظر من انسان اول باید خودش ، خودشو دوست داشته باشه !
    خودش عاشق خودش باشه و اگه برتریهای ظاهری نداشته باشه ، اگه یه کارهایی رو نتونه انجام بده ، بازم یه کاری هست که اون کارو بهتر از همه انجام میده !
    انسان اگه خودشو بشناسه و از قدرت خودش برا پیشرفت زندگیش استفاده کنه ، هیچوقت تنها و بی اعتماد به خودش نمیشه البته قبول دارم بعضی مواقع شرایط سخته !!!

  133. سلام من ۱۷ سالمه و خیلی تنهام تو مدرسه خیلی خیلی تنهام دخترنازو تو دل برویی هستم همه هم بهم میگن اما نمیدونم چرا ایقد تنهام همه از من بدشون میاد خودمم نمیدونم چرا مشکلم چیه!!!همیشه میگم کاش منم یه دوست دارم تو مدرسه به اونی ک ن قیافه داره ن چیزی بهش بیشتر اهمیت میدن تا من حتی اونو بیشتر دوست دارن!!!

    • منم اینجور بودم درک میکنم

    • باید بدونی هر چیزی به قیافه نیست باید با افکار دوستت یکی باشی تا تحویلت بگرین

    • ساناز خانم این ایدیمه تلگرام راهنمایی و کمکتون میکنم

    • سلام دوستان روز بخیر
      نظرات بعضی از دوستان رو خوندم واقعا نا امید کننده بود. یکی نیست بگه چرا شما وجودتون رو وجود با ارزشتون رو که فقط یکبار از روش ایجاد شده اومده تو این دنیا و نسخه اصلی اش تو کارخونه دنیا خودتونید و دیگه کپی و چیزی در بین نیست رو نا دبده می گیرید. به درک که کسی نباشه که ارزشتون رو بدونه یا دوستتون داشته باشه که البته هست . بالاترینش هم خداست که خودش می دونه چی خلق کرده. بچه جون عاشق خودت باش. دنبال چی هستی؟ تو در نوع خودت بی نظیری حتی اگه تا سالهای اخر عمرت تنها بمونی. دیگه مثل تو کسی نیست که نیست .اقا کپی و زیراکسی درکار نیست . هیچ کپی هم برابر اصل نیست . عاشق خودت باش خودتو تواناییهاتو باور کن. دنبال داستانم نباش یک سری برو به فلج ها و نقص های دیگه بزن اونا هم خدا دوستشون داره اوردسون تو این دنیا چه برسه به تو. در تو روح خداست و این ارزشمنده. خودتو ثابت کن محدودیت هاتو بشکن و خودت رو از زندون افکاری که برای خودت ساختی آزاد کن.
      گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس

  134. مژگان جان منم مشکل تو رو دارم و گاهی اوقات احساس میکنم کسی دوستم نداره، تنها راه حلش اینه که اونقدر وقتتو با کار خوب و دوستای خوب پر کنی که جایی برای کار بد و فکر بد نمونه. سعی خودتو درگیر ورزش و فعالیتهای بدنی کنی و خیلی به اینکه کسی دوست نداره فکر نکنی، میدونم سخته و اذیت میشه ولی اینو در نظر داشته باش اگه شرایطت از ١٠ نفر بدتر باشه از ٢٠ نفرم بهتره، شاید خواهر یا برادرتم دغدغه های خودشونو دارم که تو بی اطلاعی خودتو دست کم نگیر اگه میتونی با یه روانشناس خانم صحبت کن امیدوارم حالت بهتر شه

  135. سلام بچه ها چرا من همیشه فکر میکنم کسی دوسم ندار حتی خواهرم داداشم من جونم برا داداشم درمیاد ازموقعی که ازدواج کردش فاصله بینمون انداخت چیکار کنم این چه کاری هیچ کسی هم تو زندگی غمگین من نیس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *