علت و دلیل اینکه چرا سوره توبه بسم الله الرحمن الرحیم ندارد؟

علت و دلیل اینکه سوره توبه بسم الله ندارد چیست؟ چرا سوره توبه بسم الله الرحمن الرحیم ندارد,چرا سوره توبه بدون بسم الله است

چرا سوره توبه بسم الله ندارد, سوره توبه, معنی سوره توبه

از آن جا که این سوره به هنگام اوج گرفتن اسلام در جزیره عرب و پس از درهم شکسته شدن آخرین مقاومت مشرکان نازل گردیده، محتوای آن دارای اهمیت ویژه و فرازهای حساسی است.

چرا سوره توبه بسم الله ندارد

نگرشی بر محتوای سوره توبه
قسمت مهمی از این سوره  پیرامون باقی مانده مشرکان و بت پرستان و قطع رابطه با آن‌ها، و لغو پیمان‌هایی است که با مسلمانان داشتند، تا بقایای بت پرستی برای همیشه از محیط اسلام برچیده شود.

قسمت دیگری از این سوره از منافقان و سرنوشت آنان سخن می‌گوید و به مسلمانان هشدار می‌دهد و نشانه‌های منافقان را می شمارد. در بخش دیگری از سوره مذکور، درباره اهمیت جهاد در راه خدا، سخن به میان آمده و در فرازی دیگر از این سوره برخی از انحرافات اهل کتاب (یهود و نصاری) از حقیقت توحید را یادآور می‌شود.

همچنین دعوت مسلمانان به اتحاد و سرزنش تخلف کنندگان از جهاد و مباحث دیگری مانند: داستان هجرت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آ له) مسأله ماه‌های حرام ـ که جنگ در آن‌ها ممنوع است ـ موضوع جزیه ـ نوعی عوارض ـ از اقلیت‌ها و پیروان ادیان دیگر و… در قسمت‌های بعد این سوره، مورد توجه قرار گرفته است. (تفسیر نمونه، آیه الله مکارم شیرازی و دیگران، ج ۷، ص ۲۷۱ ـ ۲۸۰)

سوره توبه در قرآن کنونی، نهمین سوره است; ولی در ترتیب نزول آن بر پیامبر(صلی الله علیه و آ له و سلم) بنا بر روایت ابن عباس، آخرین سوره‌ای است که نازل شده و بنا بر آن چه زرکشی نقل کرده.

آخرین سوره‌ای که بر پیامبر نازل شده سوره مائده است و سوره توبه قبل از سوره مائده نازل شده است.( تاریخ قرآن، آیت الله معرفت، ص ۵۸)

چرا در ابتدای سوره توبه “بسم الله الرحمن الرحیم” نیست؟
ما روایتی که دلالت بر حذف “بسم الرحمن الرحیم” و آیاتی از سوره‌ی توبه داشته باشد، در کتاب الإتقان سیوطی پیدا نکردیم ولی مضمون چنین روایتی در کتاب دیگری از کتب اهل سنت وجود دارد که در پاسخ باید بگوییم:

۱- از آنجا که این سوره، یک روش محکم و سخت را در مقابل دشمنان پیمان‌شکن و اظهار برائت و بیزاری از آنان و اعلام جنگ با آنان، در پیش گرفته است، و روشنگر خشم خداوند نسبت به این گروه است، با “بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ” که نشانه صلح و دوستی و محبت و بیان کننده صفت رحمانیت و رحیمیت خدا است، تناسب ندارد (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‌۷، ص ۲۷۳) و به همین جهت با “بسم الله الرحمن الرحیم” شروع نشده است. حضرت علی (علیه‌السلام) در این مورد می‌فرماید: “علت نیامدن بسم اللَّه آن است که: «بسم اللَّه برای امان و رحمت است ولی سوره برائت برای برداشته شدن امان، نازل شده است».( حاکم نیشابوری، مستدرک،ج۲ ،ص۳۳۰)

۲- این سوره در حقیقت دنباله سوره انفال است؛ زیرا در سوره انفال پیرامون پیمان‌ها سخن گفته شده، و در این سوره پیرامون القای پیمان‌های پیمان‌شکنان بحث شده است.( مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج‌۷، ص ۲۷۳) امام صادق (علیه‌السلام) در روایتی می‌فرمایند:” انفال و توبه یکی هستند.” (مجلسی، بحارالانوار،ج ۸۹ ،ص۲۷۷)

 اسامی سوره توبه
۱٫براءه، در کثیری از مصحف‌ها و در کلام سلف و…، این سوره، براءه نامیده شده است. (۱) که به معنای «اعلام بیزاری» و مراد «سلب مسئولیت و بی‌اعتبار ساختن پیمان طرف مقابل ـ یعنی مشرکان ـ است.»

ثعلبی، مسنداً (با سند پیوسته) از عایشه از رسول خدا (صلی الله علیه و آ له) چنین آورده است:

«ما نزل علیّ القرآن الاّ آیه آیه و حرفاً حرفاً خلا سورهِ البراءه و قل هو الله احد فإنهما نزلتا علیّ و معهما سبعون ألف صفّ من الملائکه کلّ یقول «یا محمد! إستوص بنسبه الله خیراً» ـ قرآن بر من حرف به حرف و آیه به آیه نازل گشت مگر سوره براءه و قل هو الله احد. این دو، درحالی بر من نازل شدند که فرشتگان در هفتاد هزار صف آن دو را همراهی می‌کردند و هر یک می‌گفتند. «ای محمّد! به نیکی به توصیف پروردگارت سفارش کن.»(۲)

در روایتی از امام صادق (علیه السلام) می‌خوانیم: «الأنفال و براءه واحد.» نظیر این خبر از سعید بن مسیّب هم نقل شده است. (همو، همانجا) بر زبان صحابه نیز نام براءه رفته است.

در اخباری از ابیّ بن کعب (۳)، براء بن عازب(۴) ، ابن عباس و عثمان بن عفّان(۵) ، انس بن مالک(۶) ، عمر (۷)، در قصّه حج گزاردن مردم با ابوبکر و ضمن خبری صحیح که ابوهریره گفته است: «… در میان اهل مِنا علی بن ابی طالب (علیه السلام)، براءه را مکرّر اعلام کرد،» (۸)

در صحیح بخاری، از زید بن ثابت روایت شده است: «آخرین سوره‌ای که فرود آمد، سوره براءه بود.»

بخاری، در کتاب التفسیر صحیح خود، عنوان سوره توبه را، براءه نهاده و نوشته است: «باب تفسیر سوره براءه.» نامیدن سوره توبه به براءه، از گونه نام گذاری یک سوره به نخستین واژه اوست. (همو، همانجا)،

۲٫الفاضحه، سعید بن جبیر گوید به ابن عباس گفتم: «سوره التوبه» بی‌درنگ گفت: «تلک الفاضحه: ـ بله ـ آن رسواگر است. هماره نازل می‌شد تا آنجا که بیمناک شدیم یکی‌شان (منافقان) را از قلم نیاندازد و نام ببرد».

این سوره را فاضحه نامند از آن روی که دو چهرگان را با آشکار کردن دو رویی‌شان، مفتضح ساخته است.(۹) ابوالشیخ از عکرمه نقل کرده است که عمر گفت: « ـ پیامبر (صلی الله علیه وآله) ـ هنوز از نزول براءه فارغ نشده بود و ما می‌پنداشتیم [با ادامه نزول] یک تن از ما باقی نخواهد ماند که درباره وی چیزی نازل نشود!!!» (۱۰).

۳٫العذاب، حذیفه بن یمان گوید: سوره توبه خوانندش حال آنکه سوره عذاب است از آن روی که برای عذاب کافران نازل گشت.(۱۱)

۴٫ المُبعثِره، منسوب به ابن عباس، زیرا که رازهای منافقان را می‌کاود و زیر و رو می‌کند.

۵٫المقشقشه، منسوب به ابن عباس، و به معنای پیراینده، چنینش نامیدند، زیرا کسی را که بدان بگرود ـ و دل بندد ـ از نفاق و شرک ایمن می‌کند و سالم می‌دارد و از آن روی که در آن به یکتایی (اخلاص) و پیراستن وجود از غیر خداوند، فراخوانده‌اند.

۶٫ المُدَمدِمه، از سفیان‌بن عیینه، به معنای نابوده‌کننده و ویرانگرِ ـ باطل ـ .

۷٫الحافره، از حسن [بصری] زیرا دلهای منافقان را می‌کَنَد و آنچه را پوشانده‌اند هویدا می‌سازد. یادآور می‌شویم که حسن از تابعان بوده است.

۸٫المثیره، از قتاده (تابعی). چون رسوایی‌ها و زشتی‌هایشان را جستجو و آفتابی می‌کند.

۹٫المنِقّره، از عبید بن عمیر نقل شده است. به معنای کاونده چون آنچه را در دل مشرکان است می‌کاود، «تا سیه روی شود هر که در او غشّ باشد».

۱۰٫ الکاشفه، به نظر می‌رسد چنین نامیده شده است چون از اسرار نهفته دو سیمایان مزوّر پرده بر می‌دارد و رازهای سربه مُهرشان به عالم، سَمَر کند، «وین راز سر به مُهر، به عالم سَمَر شود.» یعنی أسرار منافقان آشکار و نَقل محافل و مجالس می‌گردد.

۱۱٫ المُنَکِّله، به معنای باز دارنده و دور کننده، چون متعمق در آیاتش را از حق‌پوشی، تزویر و دورویی دور می‌کند. این عنوان به معنی عقوبت‌گر و تنبیه‌گر نیز هست، چون کافران و منافقان را می‌آزارد و گوشمالی می‌دهد «گوشمالی بیند از قرآن که اینش پند بس! ». (۱۲)

===============================
پی نوشت ها:
۱٫(ابن عاشور، ۱۰/۹۵)
۲٫(طبرسی، مجمع البیان، ۵/۴).
۳٫(ابن حنبل، ۵/۱۳۴)
۴٫(بخاری، ۴/۱۵۸۶، ۱۶۸۲)
۵٫(تِرمِذی، ۵/۲۷۲؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ۵/۴)
۶٫(تِرمِذی، ۲۷۵)
۷٫(طبرسی، مجمع البیان، ۳؛ بخاری، ۱۸۵۲؛ سیوطی، الإتقان، ۱۷۲)
۸٫(ابن عاشور، ۱۰/۹۵).
۹٫(طبرسی، مجمع البیان، ۵/۳؛ بخاری، ۴/۱۸۵۲)
۱۰٫(طبرسی، مجمع البیان، ۴/۷۹۴؛ سیوطی، الإتقان، ۱/۱۷۲)
۱۱٫(طبرسی، مجمع البیان، ۵/۳؛ سیوطی، همانجا)
۱۲٫(طبرسی، مجمع البیان، ۵/۳ ـ ۴؛ سیوطی، الإتقان، ۱/۱۷۲ ـ ۱۷۳؛ ابن عاشور، ۱۰/۹۵؛ شحّاته، ۱۸۴).

منابع :
حوزه
معارف قرآن
اندیشه قم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *