عکس لخت گلشیفته فراهانی بر روی مجله مادام فیگارو

عکس کاملا لخت گلشیفته فراهانی بر روی مجله مادام فیگارو باز هم سر و صدا به پا کرد!

عکس لخت گلشیفته فراهانی بر روی مجله مادام فیگارو

پس از انتشار تصاویر نیمه برهنه‌ «گلشیفته فراهانی» در یک کلیپ که جنجال‌های فراوانی در پی داشت، این بار انتشار تصویرکاملاً برهنه‌اش بر روی جلد یک مجله فرانسوی که مورد توجه دیگر نشریات فرانسوی از جمله مادام فیگارو قرار گرفته، این پرسش‌ را پیش آورده که این روش چه تأثیری در آینده این بازیگر خواهد داشت و همچنین پرسش پراهمیت‌تری را پیش رو قرار می‌دهد که باید در قبال عملکردهای چهره‌های هنری سابقاً فعال در ایران، چه واکنشی داشت؟

ماجرای انتشار تصویر نیمه برهنه گلشیفته فراهانیدر مجله مادام فیگارو به فراموشی سپرده نشده که این بار در‌‌ همان مجله، تصویر تمام برهنه‌ای از این بازیگر سابق تئائر و سینمای ایران بازنشر شده که برگرفته از روی جلد مجله فرانسوی «ایگوئیست / Egoiste» است؛ جلد دوم هفدهمین شماره‌ در سی‌وهفتمین سال تأسیس این مجله، در حالی تصویر برهنه گلشیفته فراهانیاست که بر روی جلد نخست آن، تصویر کیت بلانشت بازیگر استرالیایی نقش بسته و البته هر دو تصویر نیز توسط یک عکاس ثبت است. گلشیفته فراهانی پیشتر و در تابستان گذشته به نیویورک‌تایمز گفته بوده که مقابل پائولو راورسی، عکاس مطرح مُد مقیم پاریس برهنه شده و حال آهسته آهسته تصاویری که از او به ثبت رسیده، انتشار می‌یابد.

طبیعتاً این اتفاق نیز منجر به شکل‌گیری فضای پرتنشی خواهد شد؛ اما حقیقت امر آن است که این فضای پرتنش، باعث توقف روشی که این بازیگر سابقه تئا‌تر و سینمای ایران در پیش گرفته نخواهد شد، کما اینکه انتقادات گذشته مطرح شده نسبت به عملکرد گذشته‌اش منجر به توقف یا تجدیدنظرش در مسیری که در پیش گرفنه نشد. از این حیث تنها مسئله‌ای که وجود دارد، تعریف نسبت هنر ایران با چنین اتفاقی و تأکید بر وجود فاصله میان این دو موضوع است.

اگر قرار باشد در پارادایم غربی به این موضوع پرداخت، در این زمینه باید تأکید کرد، مسیری که گلشیفته برای تحکیم جایگاهش در سینمای اروپا و آمریکا ‌پیش گرفته، بد‌ترین روش ممکن است و تاریخ مصرف او را تا زمان حفظ جذابیت‌های اینچنینی‌اش حفظ و محدود خواهد ساخت. بدون تردید این بازیگر می‌توانست بدون برهنه شدن جایگاهی به مراتب بهتر از این به دست آورد و حقیقت امر این است که آن روشی که فراهانی نقطه پایانی‌اش را در پیش گرفته، جزو گزینه‌های معمول نیست و انتشار تصویری شبیه به تصویر اخیراً منتشر شده از کیم کارداشیان از فراهانی، کمکی به تغییر موقعیت او در سینمای آمریکا و اروپا نخواهد کرد.

روشی که گلشیفته در پیش گرفته، اتفاقی مرسوم حتی برای بازیگران هالیوودی نیست و از تعداد قابل توجهی از بازیگران هالیوود، تصاویری تا بدین حد برهنه منتشر نشده و در واقع حتی در انتشار تصاویر برهنه از بازیگران و خوانندگان آمریکایی نیز برخی نقاط پوشانده می‌شود و این حریم مشخص را اکثر مجلات نیز رعایت می‌کنند؛ بنابراین روشی که گلشیفته فراهانی ‌پیش گرفته حتی در سینمای آمریکا نیز ‌مرسوم و پذیرفته ‌نیست و به ندرت رخ می‌دهد. به همین دلیل تنها چهره او را نزد هوادارانش که بخش قابل توجهی‌شان ایرانی هستند، مخدوش خواهد نمود.

در همین راستا، این ساده اندیشی است که تصور کرد مسیری که گلشیفته فراهانی در پیش گرفته، نسخه قابل اعتمادی است که با تکیه بر آن، می‌توان به موقعیت ویژه‌ای در سینمای ایران دست یافت و بی‌شک در فضای رقابتی سینمای جهان ـ که بازیگرانی از هر نظر به مراتب جذاب‌تر وجود‌ آنچه به ارزانی عرضه می‌شود و از آن برای جلب توجه بیشتر فیلمسازان آمریکایی و اروپایی بهره گرفته می‌شود ـ اعتبار محدود و مشخصی دارد و برچسب تاریخ انقضایش کنار نصب شده است.

اما اگر قرار باشد در پارادایم شرقی و ایرانی به این موضوع توجه کرد، باید در نظر داشت که اساساً روش در پیش گرفته ‌این بازیگر، قابل توجه نیست و می‌توان به نمونه‌های وطنی اشاره کرد که ‌مسیری آهسته و پیوسته را ‌پیش گرفته‌اند و ضمن حفظ هنجارهای سینمایی که از دل آن برآمده‌اند، موقعیت‌های ملی یا بین‌المللی ویژه‌ای را به خود اختصاص داده‌اند و در عین حال، حاضر به تن دادن به چنین روش‌هایی برای وسعت یافتنِ موقت دامنه فعالیت‌هایشان نشده‌اند.

نقش آفرینی «مهناز افشار» در فیلم «معلم» محصول کشور تاجیکستان و همچنین بازی تحسین برانگیز فاطمه معتمدآریا در فیلم «نبات» محصول کشور آذربایجان در کنار حضور درخشان چهره‌هایی چون «لیلا حاتمی» و «نیکی کریمی» در جشنواره‌های خارجی، نشان می‌دهد که کسب موقعیت ویژه در فضای بین‌المللی سینما، الزاماً نیازمند روش‌هایی نیست که گلشیفته فراهانی در پیش گرفته و این روش‌ها تنها در یک دوره محدود کارآمدی دارند و به مرور‌‌ همان پایگاه مردمی که یک بازیگر از دل آن رشد کرده و با پشت کردن به آن، سراغ روش‌های دیگری را گرفته نیز به مرور از میان خواهد برد.

از این حیث باید در نظر داشت آنچه در این زمینه مورد نقد است، ارائه روشی از پیش شکست خورده به عنوان نسخه موفقیت در سینمای اروپا و آمریکا به مخاطب ایرانی است که پیگیر رفتار این بازیگر بوده است. این یک حقیقت است که بازیگری چون مریل استریپ در سینمای جهان علی‌رغم ‌برخوردار نبودن از جذابیت‌های ظاهری جنسی خاص، صرفاً به واسطه بازی قوی و تأثیرگذارش، اکنون در ‌۶۵ ساگی همچنان با پیشنهادی مالی قابل توجهی مواجه است و در مقابل، اکثر ستاره‌های زن هالیوود که متکی به این جذابیت‌ها هستند، یا با روش عجیب درصدد حفظ این جذابیت (مقابل دوربین‌ها) برمی‌آیند و یا خیلی زود با دنیای بازیگری وداع می‌کنند؛ اتفاقی که برای آنجلینا جولی رخ داد.

بنابراین نشانی غلطی که تمرکز بر رفتار گلشیفته به مخاطب جوان ایرانی خواهد داد، برهنگی به عنوان آسانسوری برای پیشرفت در سینمای جهان است اما در مقابل این حقیقت گفته نمی‌شود که چنین آسانسوری چقدر سریع سقوط می‌کند و بازیگری که دیگر از این ابزارش نیز نتواند استفاده کند، با چه کیفیتی حذف می‌شود. به همین دلیل همچنان مسیری که چهره‌هایی چون «لیلا حاتمی» و «فاطمه معتمدآریا» پشت سر گذاشته‌اند، همچنان نسخه‌های قابل پذیرش‌تری برای رشد یک سینماگر و رسیدن به نقطه سعادت در عرصه بین‌الملل محسوب می‌شده است؛ نسخه‌ای که باید بیشتر مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد.

تابناک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *